قسمت چهاردهم از دوره البروکس
14. مود شکست و شکاف (Breakouts and Gaps)
به دنیای پرایس اکشن خوش آمدید؛ جایی که هر کندل، روایتگر نبردی پرهیجان بین خریداران و فروشندگان است و هر شکست و شکاف، فرصتی طلایی برای شکار بهترین معاملات.
در جلسه چهاردهم از دوره بینظیر معاملهگری پرایس اکشن استاد البروکس، که با دقت و تعهد توسط تیم ایران سیفپل ترجمه و تدوین شده، وارد یکی از هیجانانگیزترین مباحث میشویم:
شکستها، شکافها و نحوه تحلیل آنها برای معاملهگری حرفهای.
ایران سیفپل، به عنوان اولین و تنها نماینده رسمی کیف پولهای سختافزاری SafePal در ایران و کویت، فقط امنیت داراییهای دیجیتال شما را با محصولاتی مثل SafePal S1 و SafePal S1 Pro تضمین نمیکند؛ بلکه با راهاندازی واحد آموزش، گنجینهای از دانش تخصصی را هم رایگان در اختیار شما قرار داده تا مثل یک معاملهگر حرفهای، در بازارها بدرخشید.
در این جلسه، یاد میگیریم:
چطور شکستهای معتبر را از شکستهای فیک تشخیص بدهیم.
شکافهای قیمتی چه زمانی قدرت روند را تایید میکنند و چه زمانی خبر از خستگی بازار میدهند.
چطور با تحلیل شکافها و کلایمکسها، نقاط طلایی ورود و خروج را شناسایی کنیم.
چگونه بر اساس شمارش کندلها و گامهای حرکتی، بهترین تصمیمهای معاملاتی را بگیریم.
دقیقاً مثل یک شکاف بازنشده که نشانه قدرت روند است، ایران سیفپل هم با منابع آموزشی بینظیرش، به شما کمک میکند با قدرت و بدون تزلزل، وارد بازارهای مالی شوید.
واحد آموزش ایران سیفپل با بیش از ۲۰۰ مقاله تخصصی از مفاهیم پایه تا پیشرفته، کنار شماست تا درک درستی از پرایس اکشن پیدا کنید، بازار را بهتر بخوانید و سرمایهگذاریهای مطمئنتری انجام دهید.
محصولات شاخص ایران سیفپل هم، یعنی:
SafePal S1 با طراحی جمعوجور و امنیت بینظیرو SafePal S1 Pro با فناوری پیشرفته و چیپستهای رمزنگاری شده، دقیقاً مثل محافظهای حرفهای عمل میکنند تا سودهایی که با تحلیل دقیق شکستها و شکافها به دست میآورید، همیشه امن بمانند.
در این جلسه یاد میگیریم که:
مثل یک شکارچی حرفهای، منتظر شکافهای پرقدرت باشیم.
شکستهای کلیدی را به عنوان سیگنالهای ورود یا خروج تحلیل کنیم.
از کلایمکسهای فروش یا خرید، مثل نقشههای گنج، فرصتهای طلایی کشف کنیم.
ایران سیفپل هم درست مثل همین نقشه عمل میکند؛ با امنیت دارایی، آموزش رایگان و پشتیبانی تخصصی، شما را قدمبهقدم به قله موفقیت مالی میرساند.
پس آماده باشید!
جلسه چهاردهم با موضوع مود شکست و شکاف، نه تنها چشم شما را به روی فرصتهای پنهان بازار باز میکند، بلکه مسیر معاملهگری امن و حرفهای را با حمایت ایران سیفپل، هموار میسازد.
معرفی شکست در بازارهای مالی
در این جلسه به مفهوم شکست (Breakout) میپردازیم. شکست همان مرحله قوی در یک روند است که بازار را به جلو حرکت میدهد. روند میتواند یا در فاز اسپایک (شکست یا حرکت قوی) باشد یا در حالت کانال حرکت کند. بنابراین سه واژه اسپایک، شکست و روند قوی، هممعنی در نظر گرفته میشوند.
شکست دقیقاً به چه معناست؟
با یادآوری چرخه بازار، متوجه میشویم که معمولاً پس از یک شکست، بازار وارد کانال میشود، سپس دامنه معاملاتی تشکیل میدهد و نهایتاً یک شکست جدید رخ میدهد.
ویژگیهای شکست:
- قویترین بخش روند است.
- در ابتدای روند شکل میگیرد.
- پس از شکست، کانال و دامنه معاملاتی به وجود میآید.
- شکستهای بعدی میتوانند روند جدیدی ایجاد کنند.
تقریباً هر شروع روندی با یک شکست یا اسپایک یا شکاف یا کلایمکس همراه است که بعداً در مورد جزئیات آن بیشتر توضیح خواهیم داد.
اشکال مختلف شکست
شکست میتواند در قالبهای مختلفی دیده شود:
- یک شمع روندی که ممکن است بسیار بزرگ یا کوچک باشد.
- یک اسپایک قدرتمند با چندین شمع پشت سر هم.
- مجموعهای از چند شمع کوچک یا بزرگ که در یک جهت حرکت میکنند.
چه چیزی در شکست شکسته میشود؟
اغلب معاملهگران تازهکار متوجه نمیشوند که دقیقاً چه چیزی در شکست شکسته شده است. شکستها میتوانند در موارد زیر رخ دهند:
- شکستن دامنه معاملاتی
- شکستن پولبکهای داخل روند
- شکستن خطوط روند (Trendlines)
- شکستن میانگینهای متحرک (Moving Averages)
- عبور از سقف یا کف شمع قبلی (Higher High / Lower Low)
نکته: اگر هنوز نمیتوانید تشخیص دهید چه چیزی شکسته شده، کافی است تمرین کنید. با گذشت زمان و کسب تجربه، این مهارت بهطور طبیعی به دست میآید.
اهمیت درک شکست در معاملهگری
درک صحیح شکستها اهمیت بسیار بالایی دارد:
- شکستهای قوی معمولاً با یک پولبک همراه هستند.
- بعد از پولبک، گام دوم شکل میگیرد که اغلب به اندازه اسپایک اولیه یا ارتفاع دامنه معاملاتی است.
- تلاش برای شکست در بسیاری از موارد ناکام میماند، پس معاملهگر باید هوشیار باشد و درست تصمیم بگیرد.
تحلیل شکافهای قیمتی (گپها) و رفتار معاملهگران
زمانی که خبری منتشر میشود و باعث ایجاد یک شکاف صعودی یا نزولی میشود، رفتار معاملهگران حرفهای متفاوت است:
- برخی از معاملهگران با دیدن شکاف، به دنبال فروش میروند زیرا تصور میکنند بازار سطح مقاومت را تست کرده است.
- برخی دیگر شکاف صعودی را نشانه شروع یک حرکت قوی میدانند و اقدام به خرید میکنند.
نکته: خریداران و فروشندگان در این مواقع ۱۰۰٪ مطمئن نیستند. اینجاست که قانون ۶۰/۴۰ وارد میشود:
تقریباً در هر لحظه، شانس موفقیت یک معامله بین ۶۰٪ و ۴۰٪ در نوسان است.
مدیریت معامله هنگام مواجهه با شکافها
به طور مثال موسسات بزرگی مثل (بلک راک BLACKROCK) چگونه معامله را مدیریت میکنند؟ فرض میکنند که هم خریداران و هم فروشندگان میتوانند سود کنند.
- بر اساس بدترین سناریو برای حد ضرر (استاپلاس) برنامهریزی میکنند.
- بازدهی هدف باید حداقل دو برابر میزان ریسک باشد.
- هیچگاه فقط به الگوهای شمعی (مثل مرد آویزان یا ابر سیاه) تکیه نمیکنند؛ بلکه محل شکلگیری این الگوها در چرخه بازار اهمیت دارد.
اهمیت مکان در تحلیل بازار
- بازار در کجای چرخه است؟
- آیا بازار در ناحیه حمایت یا مقاومت است؟
- چه میزان بازدهی در مقابل ریسک منطقی است؟
تصمیمگیری در نوع معامله (اسکلپ یا سوئینگ)
بسته به قدرت و شرایط بازار:
- اگر مطمئن به قدرت روند هستید، اهداف کوچکتر (اسکلپ) تعیین کنید.
- اگر نامطمئن هستید و بازار مردد است، اهداف بزرگتر با نسبت سود به زیان دستکم ۲ به ۱ در نظر بگیرید.
نکته: یادتان باشد، در مواجهه با شکافهای قیمتی (Gap Up/Down)، برخی موسسات مثل (بلک راک BLACKROCK) خرید میکنند و برخی فروش. تفاوت در موفقیت آنها در نحوه مدیریت معاملات است، نه صرفاً الگوهای شمعی یا فرضیههای تکنیکی سطحی.
دوره آموزشی پرایس اکشن
برای تسلط کامل بر مفاهیم این درس، توصیه میکنیم مقالات قبلی این دوره را با دقت مطالعه کنید. در زیر، فهرست درسهای پیشین آورده شده است که هر یک در بخش آموزش سایت ایران سیف پل در دسترس شماست:
- پرایس اکشن چیست؟
- ستاپ من
- معامله بر اساس برنامه
- خصوصیات اخلاقی تریدرهای موفق
- نکاتی برای معاملهگر تازهوارد
- چرخههای بازار
- فشار خرید و فروش
- روند بازار
- ستاپ و سیگنال الگوهای شمعی
- پولبک و شمارش کندلها
- کانال و دامنه معاملاتی
- میکروکانال
- دامنه معاملاتی و وکیوم
بررسی نمونهای از رفتار بازار: چارت روزانه نایک (Nike)
در این بخش، یک مثال واقعی را بررسی میکنیم تا درک بهتری از رفتار بازار در مواجهه با شکستها و شکافهای قیمتی پیدا کنیم.
وضعیت کلی بازار
در این مثال، چارت روزانهی نایک در یک روند نزولی قرار دارد. این روند نزولی خیلی قوی نیست و بیشتر به شکل یک کانال نزولی دیده میشود. به عبارت دیگر:
- سقفها و کفهای پایینتر نسبت به قبل شکل گرفتهاند.
- شیب حرکت نزولی نسبتاً ملایم و کنترلشده است.
در ادامهی این روند، به دنبال انتشار یک خبر اقتصادی (احتمالاً گزارش درآمد یا Earning Report)، یک شکاف نزولی بزرگ در چارت به وجود آمد. پس از آن، یک شمع دوجی نسبتاً بزرگ شکل گرفت که تقریباً بدون بدنه است و در میانهی بازهی قیمتی بسته شده.
برداشت اولیه معاملهگران تازهکار
معاملهگران تازهکار که بیشتر بر اساس الگوهای شمعی معامله میکنند، با دیدن این دوجی تحلیلهای زیر را انجام میدهند:
- فکر میکنند دوجی در روند نزولی، نشانه پایان روند است.
- بعضی توصیه میکنند که اگر قیمت از بالای دوجی عبور کند، وارد خرید شوند.
اما این نگاه بسیار سادهانگارانه است و در معاملهگری حرفهای جایگاهی ندارد.
تحلیل معاملهگران حرفهای
معاملهگران حرفهای و موسسات مالی به جای تمرکز روی یک شمع منفرد، تحلیل خود را بر پایهی سؤالات اساسی زیر انجام میدهند:
- آیا قیمت فعلی به اندازه کافی ارزان شده که خرید ارزشمند باشد؟
- آیا بازار در سطح حمایتی مهمی قرار گرفته یا فضای افت بیشتری وجود دارد؟
- آیا حرکت قیمت منطقی در چارچوب کلی بازار دیده میشود؟
کمپانی بلک راک (BLACKROCK)
بلک راک(BlackRock) یکی از بزرگترین و تأثیر گذارترین شرکتهای مالی جهان است که نقش مهمی در بازارهای مالی و سرمایهگذاری جهان ایفا می کند به همین سبب تمامی متخصصان و فعالان بازار سرمایه، این شرکت را زیر نظر دارند تا از پروژه هایی که بر آن سرمایه گذاری می کند با خبر باشند.
آنها توجه خود را به تاریخچهی چارت و ساختار کلی بازار معطوف میکنند و نه به شکل خاص یک شمع.
رفتار واقعی خریداران و فروشندگان
در این مثال، رفتار حرفهای خریداران و فروشندگان به این صورت بود:
- خریداران: صبر کردند تا قیمت به سطح حمایت برسد، چون خرید بالاتر از آن منطقی نبود.
- فروشندگان: در مواجهه با شکاف نزولی، همچنان فروش کردند تا از افت قیمت بهره ببرند و گاهی به صورت اسکلپ سریع از معاملات خارج شدند.
این فشار فروش باعث شد قیمت تا سطح حمایت افت کند و پس از آن خریداران با ورود خود قیمت را به سمت بالا برگرداندند.
نقش الگوهای شمعی در معاملات
در تحلیل حرفهای بازار، الگوهای شمعی همچون دوجی تنها به عنوان یک شمع سیگنال در نظر گرفته میشوند و اهمیت اصلی ندارند. موسسات و معاملهگران حرفهای به موارد زیر توجه دارند:
- موقعیت قیمت نسبت به سطوح حمایت و مقاومت
- ساختار کلی روند و بررسی جهت حرکت بازار
- ریسک به بازدهی معامله و مدیریت مناسب موقعیتها
بنابراین، برخلاف تصور رایج، موسسات مالی هنگام تصمیمگیری درباره خرید یا فروش، به ظاهر کندلها اهمیتی نمیدهند، بلکه سطوح قیمتی و احتمالات حرکتی بازار را مبنای کار خود قرار میدهند.
تحلیل بازار در روند نزولی
شروع حرکت نزولی
در اینجا شرایط مشابه قبل را مشاهده میکنیم. بازار پس از یک شکست نزولی وارد فاز فروش شده است. پشت سر هم چند شمع نزولی تشکیل شدهاند:
یک شمع نزولی، سپس یک شمع نزولی دیگر و بعد یک شمع نزولی بزرگتر. این افزایش اندازه شمعها نشانهای از افزایش فشار فروش است.
شکلگیری کفها و سقفهای پایینتر هم تایید میکند که روند نزولی در جریان است. در این فاز، معاملهگران به این نتیجه میرسند که با یک کانال نزولی روبهرو هستند و نه یک دامنه معاملاتی ساده.
کانال نزولی یعنی قیمت در حال نوسان به سمت پایین است، اما نظم خاصی دارد، نه افت ناگهانی یا بیبرنامه.
درک احساسات معاملهگران
در قیمت بسته شدن شمع بزرگ نزولی، بسیاری از معاملهگران معتقد میشوند که بازار در اختیار فروشندگان است.
چرا؟ چون:
- قبل از این یک گام صعودی ضعیف داشتیم،
- اما اسپایک نزولی قویتر بوده و قدرت فروش را نشان داده است.
در این حالت، استراتژی اصلی باید فروش باشد، چرا که برتری بازار با فروشندگان است.
تصمیمگیری برای ورود به معامله
وقتی بازار در جهت فروش حرکت میکند، چند گزینه پیش روی معاملهگر وجود دارد:
فروش زیر الگوی ii (مثلث کوچک): میتوان زیر آن فروش انجام داد.
صبر برای قیمت بالاتر: بعضی معاملهگران میگویند اگر روند نزولی قوی نباشد، بهتر است منتظر قیمت بالاتر بمانیم و بعد وارد فروش شویم.
این یعنی نمیخواهیم به دام فروش در قیمت پایین بیفتیم. فروش در قیمت بهتر یعنی ریسک کمتر و سود بیشتر.
تحلیل ساختار کندلها
در این قسمت، کندلها پیامهای ظریفی به ما میدهند:
بدنهی کندلها بزرگ است اما سایههای پایین وجود دارند؛ این یعنی فروشندگان هنوز خیلی قوی نیستند.
بعضی تحلیلگران معتقدند که اسپایک نزولی باعث شکلگیری پولبک شده و انتظار دارند که قیمت کمی بالا برود.
شکلگیری ستاپ L4
بازار بعد از اسپایک نزولی چند حرکت صعودی میزند:
- اولین حرکت، تشکیل L1
- دومین حرکت، تشکیل L2
- بعد شکست و پولبک، L3
- و نهایتاً چهارمین حرکت ➔ تشکیل L4
در این حالت، معاملهگرانی که دنبال پولبک هستند، در آماده باش قرار میگیرند.
ستاپ L4 یکی از نشانههای خوب برای گرفتن پوزیشن فروش در روند نزولی است، چون بعد از چند تلاش خریداران برای بالا بردن قیمت، فروشندگان دوباره قدرت میگیرند.
تشخیص پرچم نزولی و الگوهای دیگر
در اینجا با چند ساختار قیمتی مواجه میشویم:
- پرچم نزولی (که گاهی شکل گوه به خود میگیرد)،
- مثلث باریک معاملاتی،
- سقف دوقلو.
(همه این الگوها یک پیام دارند: فشار فروش در بازار زیاد است و روند نزولی احتمالاً ادامه پیدا خواهد کرد).
فروش در بهترین نقطه
معاملهگر حرفهای گزینههای زیر را برای ورود دارد:
فروش در قیمت پایانی شمع شکست، فروش زیر شمع نزولی، حتی فروش زیر شمع صعودی در صورت تایید روند نزولی.
در این شرایط، هدف معاملهگر شکار یک سوئینگ فروش است؛ یعنی گرفتن یک حرکت نزولی نسبتا بزرگ.
تعیین محل ایست ضرر
محل مناسب برای قرار دادن ایست ضرر:
بالای اسپایک نزولی اصلی، یا بالای آخرین سقف قیمتی شکلگرفته و هر بار که بازار کف جدیدی میسازد، باید ایست ضرر را پایینتر ببریم.
این کار کمک میکند که اگر بازار ناگهان برگردد، ضرر شما کنترل شده باشد.
وقتی شکستی اتفاق میافتد و بازار در جهت فروش حرکت میکند، معاملهگر میتواند با هر دلیلی وارد فروش شود.
اما اگر شدت شکست کافی نباشد، باید حتماً از ایست ضرر استفاده کند، چون ممکن است حرکات اصلاحی قوی در پیش باشد.
تا زمانی که قیمت زیر اسپایک نزولی بماند و بازگشت معناداری دیده نشود، میتوان همچنان در جهت فروش فعال بود و از فرصتها استفاده کرد.
تحلیل پرایس اکشن در وضعیت ترکیبی: روند یا دامنه؟
1. شروع با شکست صعودی ضعیف و پولبک عمیق
ابتدای کار یک شکست صعودی ضعیف میبینیم. چون این شکست ضعیف است، انتظار داریم بازار پولبک عمیقتری بزند و پایین برگردد.
در ادامه بازار واقعاً نزولی شده و بعد از تست قیمت پایانی روز قبل، دوباره برگشته به بالا. این برگشت سریع یک نشانه اولیه از تمایل بازار به صعود است.
2. ساختار بازار در تایم فریم بالاتر
در روز قبل، کانال نزولی داشتیم. امروز بازار با یک گپ صعودی باز شده، اما بعد از گپ، سه حرکت نزولی شکل گرفتهاند.
این یعنی: بعد از شکست کانال نزولی، بازار دوباره به آن پولبک زده است. بنابراین میتونیم بگیم پرچم نزولی شکل گرفته.
اما پولبک عمیق شده و تقریباً به قیمت پایانی دیروز رسیده. این یعنی هنوز فروشندگان کاملاً میدان رو از دست ندادهاند.
3. نشانههایی از تغییر جهت بازار
در این قسمت یک شمع صعودی بزرگ داریم با سایهی کوتاه در بالا.
در ادامه هم چند شمع صعودی دیگر ظاهر میشوند.
این میتواند نشانهای از قدرت گرفتن خریداران باشد. چرا؟ چون قیمت بسته شدن شمع جدید بالاتر از سقف قبلی است.
بنابراین برخی معاملهگران تصور میکنند که حرکت نزولی قبلی صرفاً یک پولبک به حمایت بوده، نه ادامهی روند.
4. رفتار خریداران
خریداران منتظر یک گام صعودی هستند.
نقاط ورود احتمالی:
در قیمت پایانی شمع صعودی بزرگ یا در بالای سقف روز قبل
ایست ضرر:
زیر کف شمع صعودی بزرگ (اسپایک) یا در آخرین کف قیمتی
هرچه ایست ضرر دورتر باشد، احتمال موفقیت بیشتر است، اما باید حجم معامله را کمتر کرد.
5. مشاهده اسپایک صعودی
در این قسمت، اسپایک شامل سه شمع صعودی با بدنههای قوی و سایههای کوچک است.
شکاف بین کندلها نیز نشاندهندهی قدرت حرکت است.
هر کندل بالاتر از کندل قبلی بسته شده، نشان از یک شکست صعودی قوی دارد.
معاملهگران حالا مراقباند که بازار از کف اسپایک پایینتر نرود. چون اگر برود، جهت صعودی زیر سؤال میرود.
6. بازار به حالت سردرگم وارد میشود (احتمال دامنه معاملاتی)
در ادامه یک دوجی و سپس دو شمع با سایههای بلند بالا دیده میشود.
این نشانهها میگویند که بازار سردرگم شده و ممکن است وارد دامنه معاملاتی بشود.
با اینکه هنوز جهت اصلی بازار صعودی است، اما انتظار یک پولبک عمیق داریم.
7. تقابل خریداران و فروشندگان
فروشندگان چه میگویند؟
- شکست نزولی داشتیم
- سقفهای پایینتر داریم
- کفهای پایینتر هم شکل گرفتهاند
- بنابراین روند نزولی در جریان است
خریداران چه میگویند؟
- حرکت نزولی به اندازهی صعودی قوی نبوده
- پس هنوز میتوان خرید انجام داد
- در نزدیکی حمایتها وارد خرید شدهاند
هر دو گروه فعالاند و دارند معامله میکنند. معاملهگر باید بداند که:
"هر دو طرف ممکن است سودآور باشند، چون به خوبی معاملاتشان را مدیریت میکنند."
8. نکته مهم: شما معاملهگر شخصی هستید!
شما در خانه معامله میکنید، پس باید:
با حجم مناسب وارد شوید
اگر ایست ضرر بزرگ است، حجم را کم کنید
اگر حرکت ضعیف بود، اسکلپ بگیرید (۲۰–۳۰ تیک)
اگر نگرفتید، در پولبک دوم حجم اضافه کنید
اگر اول کار با حجم زیاد وارد شدید، دیگه اضافه نکنید.
همیشه آماده باشید برای دومین گام صعودی یا برگشت روند.
9. تحلیل نهایی حرکتها
بعد از گام صعودی اول، دو شمع نزولی در نزدیکی سقف داریم.
اگر گام دوم به اندازهی کافی قوی نباشد، یعنی با دامنه اصلاحی طرفیم نه روند.
پس بهتر است:
- اگر خریدهاید، در اینجا خارج شوید
- یا بخشی از حجم را ببندید و سربهسر شوید
کلید موفقیت:
جهت بازار را بپذیرید، اما حتماً ایست ضرر مناسب و حجم متناسب انتخاب کنید.
جمعبندی: معامله در شکستها
مزایا:
احتمال موفقیت بالاست و بازدهی زیاد، چون پس از شکست معمولاً روند ادامهدار شکل میگیرد.
معایب:
ایست ضرر میتواند خیلی دور باشد
نیاز به کنترل حجم و ریسک دارد
از نظر روانی استرسزاست چون زمان تصمیمگیری کم است
نکته:
اگر شکست خیلی سریع باشد، مدیریت معامله باید از قبل برنامهریزی شده باشد (نقطه ورود، ایست، هدف سود).
شکستها در رفتار بازار
- هر شمع روندی در واقع یک شکست است.
- در روند، برگشتها معمولاً به نتیجه نمیرسند و به پولبک تبدیل میشوند.
- حدود ۸۰٪ تلاشها برای برگشت روند شکست میخورند.
پس اگر در روند نزولی برگشتی دیدید، احتمال زیاد آن یک پولبک در پرچم نزولی است.
راهنمای شکست و برگشت در تحلیل بازار: چگونه از شکستهای ناکام بهره ببریم؟
در تحلیل تکنیکال، یکی از موضوعات کلیدی که باید به آن توجه داشته باشیم، مفهوم شکست و برگشت است. این مفاهیم میتوانند به ما کمک کنند تا با دقت بیشتری نقاط ورود و خروج مناسب را شناسایی کنیم. در این مقاله، قصد داریم به صورت گامبهگام مفهوم شکست، شکست ناکام و نحوه استفاده از این اطلاعات در استراتژیهای معاملاتی را بررسی کنیم.
شکست چیست؟
شکست به زمانی گفته میشود که قیمت از یک سطح حمایت یا مقاومت عبور میکند. این حرکت میتواند نشانهای از تغییر روند یا ادامه روند موجود باشد. در این شرایط، قیمت تلاش میکند تا یک سطح کلیدی را بشکند و به سمت هدف جدید حرکت کند.
شکست معمولاً در سه مرحله رخ میدهد:
مرحله اول: قیمت از سطح مهم (سقف یا کف) عبور میکند و شکست اولیه شکل میگیرد.
مرحله دوم: بازار تلاش میکند تا روند جدید را ادامه دهد یا برمیگردد.
مرحله سوم: یا روند جدید آغاز میشود، یا شکست ناکام میماند و بازار برگشت میکند.
شکست ناکام چیست؟
شکست ناکام زمانی اتفاق میافتد که قیمت پس از عبور از یک سطح مهم، نتواند به حرکت خود ادامه دهد و مجدداً به سمت داخل دامنه قبلی برمیگردد. این نوع شکستها در بازار بسیار رایج هستند و به همین دلیل، تشخیص آنها برای موفقیت در معاملات بسیار اهمیت دارد.
ویژگیهای شکست ناکام عبارتند از:
شمعهای صعودی که سایه بالایی دارند، نشاندهنده شکست ناکام به سمت بالا هستند.
شمعهای نزولی که سایه پایینی دارند، نشاندهنده شکست ناکام به سمت پایین هستند.
شکستهای ناکام میتوانند فرصتهای معاملاتی مناسبی برای ورود در جهت مخالف فراهم کنند. در واقع، این شکستها نشاندهنده این هستند که بازار قادر به ادامه حرکت در جهت شکسته شده نبوده و احتمال بازگشت روند یا ادامه روند قبلی بیشتر است.
رفتار بازار و ذهنیت معاملهگر
در هر حرکت بازار، یک رقابت بین خریداران و فروشندگان در حال انجام است. شناخت این رقابت میتواند به شما کمک کند تا تصمیمات بهتری بگیرید. در بیشتر مواقع، موسسات بزرگ (که به آنها معاملهگران هوشمند گفته میشود) در مناطقی خاص، مانند بالای شمعها در روند صعودی یا زیر شمعها در روند نزولی، وارد میشوند.
معاملهگران خردهپا معمولاً بر خلاف این موسسات عمل میکنند، یعنی وقتی که خریداران بیشتری در بازار هستند، فروشندگان وارد بازار میشوند و بالعکس. این رفتار میتواند منجر به شکستهای ناکام و در نهایت فرصتهای معاملاتی جدید شود.
در هر کندل، یکی از مهمترین سوالاتی که باید از خود بپرسید این است که: «آیا در بالای شمع خریداران بیشتری وجود دارند یا فروشندگان؟» پاسخ به این سوال میتواند راهنمای خوبی برای تصمیمگیریهای معاملاتی شما باشد.
پرایس اکشن در روند نزولی
در روند نزولی، معمولاً هر حرکت صعودی به عنوان یک پولبک (بازگشت موقت) شناخته میشود. بسیاری از تلاشها برای برگشت قیمت به نتیجه نمیرسند و بازار مجدداً حرکت نزولی خود را ادامه میدهد. در این شرایط، هنگامی که شاهد شمعهای سبز (شمعهای صعودی) هستید، باید دقت کنید که این شمعها ممکن است در نهایت به پرچم نزولی تبدیل شوند.
یکی از الگوهایی که در روند نزولی مشاهده میشود، الگوی L2 Sell است. این الگو معمولاً بعد از دو گام صعودی در یک پولبک شکل میگیرد و میتواند سیگنالی برای فروش باشد. همچنین، هنگامی که قیمت در یک شمع شکست (Gap) بالای میانگین متحرک قرار میگیرد و روند نزولی ادامه نمییابد، این نشاندهنده ضعف در روند صعودی است و میتواند فرصتی برای فروش ایجاد کند.
ساختار دامنه معاملاتی
زمانی که بازار در یک دامنه خاص حرکت میکند و قیمت بین سقف و کف نوسان دارد، به آن دامنه معاملاتی گفته میشود. در این دامنهها، معمولاً قیمت تلاش میکند تا سقف یا کف دامنه را بشکند، اما در بیشتر مواقع این تلاشها به نتیجه نمیرسد.
در دامنه معاملاتی، دو نوع حرکت مهم وجود دارد:
وکیوم خرید: هنگامی که قیمت به سمت سقف حرکت میکند و در آنجا توقف میکند، این نشاندهنده احتمال شکست است.
وکیوم فروش: وقتی که قیمت به سمت کف دامنه حرکت میکند، ممکن است به شکست نزولی منجر شود.
در این شرایط، شکستهای ناکام معمولاً منجر به بازگشت قیمت به داخل دامنه یا حتی ادامه روند قبلی میشوند.
نتیجهگیری
در نهایت، فهم شکستها و شکستهای ناکام و استفاده صحیح از آنها در استراتژیهای معاملاتی میتواند شانس شما را برای موفقیت در بازار افزایش دهد. شکستها ممکن است به یک روند جدید منجر شوند یا به یک پولبک تبدیل شوند که در این صورت، ادامه روند قبلی از سر گرفته میشود.
اگر بتوانید تشخیص دهید که آیا شکست به یک برگشت تبدیل میشود یا نه، قادر خواهید بود وارد معاملهای شوید که احتمال سودآوری بالاتری دارد. بنابراین، موفقیت در معاملات نه تنها به تحلیل دقیق بازار بلکه به توانایی شما در شناسایی شکستها و شکستهای ناکام بستگی دارد.
عنوان: تحلیل شکستها و پولبکها در بازار: چگونه از شکستها برای شناسایی فرصتهای معاملاتی استفاده کنیم؟
در تحلیل تکنیکال، یکی از مفاهیم کلیدی که باید به آن توجه داشته باشیم، شکستها و نحوه شناسایی شکستهای ضعیف و قوی است. در این مقاله، به بررسی نحوه تشخیص شکستهای ضعیف و قوی و نحوه استفاده از پولبکها (برگشتها) برای تصمیمگیری در معاملات خواهیم پرداخت.
شکستهای ضعیف
شکستهای ضعیف معمولاً با شمعهایی با بدنه کوچک و سایههای بلند همراه هستند. این نوع شکستها به ندرت به نتیجه میرسند و بازار غالباً به سمت داخل دامنه قبلی باز میگردد. در نمودارهای زیر، مربعهای قرمز نشاندهنده شکستهای ضعیف هستند.
1. شکستهای ضعیف در بازار: در اینجا شاهد یک شکست ضعیف هستیم که در اولین مربع قرمز قرار دارد. بعد از این شکست، بازار تلاش کرده تا صعود کند، اما نتوانسته به اندازه کافی بالا برود و در نقطه شکست، یک پولبک تشکیل شده است. این پولبک باعث شکسته شدن پرچم نزولی به سمت پایین شده و احتمالاً کف روز گذشته شکسته شده است. شکست اولیه قدرت کافی نداشته و بعد از آن، تلاش برای برگشت به نتیجه نرسیده و به یک پولبک در روند نزولی تبدیل شده است.
2. شکستهای ضعیف دیگر:
در سایر نمونهها (مربعات قرمز دوم و چهارم)، شکستهای صعودی و نزولی ضعیف را مشاهده میکنیم. در این شکستها، شمعها معمولاً بدنه کوچکی دارند و قیمت خیلی دور نمیرود. این شکستها نیز به نتیجه نمیرسند و به حرکتهای ضعیف در داخل دامنه قبلی تبدیل میشوند.
شکستهای قوی
شکستهای قوی معمولاً با شمعهای بزرگ و حرکتهای قابل توجه همراه هستند. در این شرایط، بازار تلاش میکند که روند جدیدی را شروع کند و حرکت در جهت شکست ادامه مییابد. این نوع شکستها میتوانند به یک روند جدید منجر شوند.
شکست نزولی قوی:
در یکی از نمونههای قویتر (داخل مربع سبز رنگ ششم)، شاهد یک شکست نزولی قوی هستیم که بازار به سمت پایین حرکت میکند و ادامه مییابد.
این شکست به اندازه کافی قوی است که بازار به سمت پایین حرکت کند و یک پولبک ایجاد نشود.
شکست صعودی قوی:
در برخی از شکستهای صعودی (داخل مربع سبز رنگ آخر)، شمعها بدنه بزرگی دارند و قیمت به اندازه کافی بالا میرود که میتواند سودآور باشد.
این شکستها نشاندهنده حرکت قوی به سمت بالا هستند و میتوانند به روند صعودی ادامه دهند.
پولبکها (برگشتها) بعد از شکست
پولبکها زمانی اتفاق میافتند که بازار بعد از یک شکست به سمت مخالف حرکت میکند، اما پس از آن به روند اصلی خود باز میگردد. در این شرایط، پولبکها معمولاً به یک شکست قویتر و ادامه روند منتهی میشوند.
پولبک در شکستهای نزولی: در برخی از موارد، مانند مربع سبز دوم، پولبکها پس از شکست نزولی شکل میگیرند. این پولبکها معمولاً به شکست ادامه مییابند و روند نزولی ادامه مییابد.
پولبک در شکستهای صعودی: در شکستهای صعودی (مثلاً در مربع سبز رنگ آخر)، بعد از شکست صعودی، قیمت به مدت کوتاهی به عقب بازمیگردد، اما پس از آن حرکت صعودی ادامه مییابد و میتواند سودآور باشد.
تشخیص قدرت شکست و برگشت
برای این که بدانید آیا شکست موفق خواهد شد یا برمیگردد، باید قدرت شکست را با قدرت برگشت مقایسه کنید. این کار به شما کمک میکند تا تصمیم بگیرید که آیا بازار در حال حرکت به سمت بالا یا پایین است.
قدرت خریداران و فروشندگان: اگر خریداران قدرت بیشتری داشته باشند، احتمالاً روند صعودی ادامه خواهد یافت. اگر فروشندگان قدرت بیشتری داشته باشند، روند نزولی ممکن است ادامه یابد.
اگر قدرتها برابر باشند: اگر بازار نشان دهد که خریداران و فروشندگان هر دو به یک اندازه قدرت دارند، باید منتظر اطلاعات بیشتری از شمعهای بعدی بمانید. گاهی اوقات این اطلاعات از طریق شمعهای بعدی روشن میشود و باید صبر کنید تا وضعیت واضحتر شود.
تست حافظه تصویری
در تحلیل بازار، باید قادر باشید که الگوها و شکستها را به صورت تصویری شناسایی کنید. این امر به شما کمک میکند تا سریعتر تصمیم بگیرید و به معاملات سودآور برسید.
نشانههای شکستهای صعودی و نزولی
در اینجا به نشانههای شکستهای صعودی و نزولی قوی و ضعیف اشاره میکنیم:
1. نشانههای شکست صعودی قوی:
- شمعهای بزرگ و بدون سایههای بلند.
- حرکت قوی و قابل توجه به سمت بالا.
2. نشانههای شکست صعودی ضعیف:
- شمعهای با بدنه کوچک و سایههای بلند.
- حرکت به سمت بالا که خیلی طول نمیکشد و بازگشت سریع به پایین.
3. نشانههای شکست نزولی قوی:
- شمعهای بزرگ با بدنههای بلند.
- حرکت قابل توجه به سمت پایین بدون بازگشت سریع.
4. نشانههای شکست نزولی ضعیف:
- شمعهای با بدنه کوچک و سایههای بلند.
- حرکت به سمت پایین که به سرعت بازگشت میکند.
نتیجهگیری
در نهایت، شناخت شکستهای قوی و ضعیف و نحوه تشخیص پولبکها میتواند شما را در شناسایی فرصتهای معاملاتی و تصمیمگیریهای بهتر در بازار یاری کند. همیشه به یاد داشته باشید که شکستهای ضعیف معمولاً به نتیجه نمیرسند و بازار به داخل دامنه قبلی باز میگردد، در حالی که شکستهای قوی میتوانند روند جدیدی را آغاز کنند و فرصتهای سودآور را ایجاد کنند. با این تحلیلها و تجربه، میتوانید تصمیمات بهتری در معاملات خود اتخاذ کنید.
در اینجا مثالی از یک شکست صعودی قوی داریم. برای شناسایی اینکه یک شکست صعودی قوی است، میتوانیم ویژگیهای خاصی را در نمودار جستجو کنیم. در اینجا به بررسی این ویژگیها پرداختهایم که به ما کمک میکنند تا تشخیص دهیم که این شکست صعودی، قوی است:
ویژگیهای یک شکست صعودی قوی
شمعهای بزرگ صعودی پشت سر هم: در اینجا چند شمع صعودی بزرگ داریم که پشت سر هم ظاهر میشوند. این نشاندهنده قدرت و تمایل خریداران به بالا بردن قیمت است.
شمعها در نزدیکی سایه بالایی بسته میشوند که نشان میدهد قیمت به طور چشمگیری بالاتر از سطح قبلی رفته است.
بسته شدن شمعها بالاتر از شمعهای قبلی: به عنوان مثال، شمع اول در بالای شمع قبلی بسته میشود (در داخل مستطیل سبز رنگ). این نشاندهنده شکاف (Gap) است. همینطور شمع دوم در بالای شمع اول بسته میشود و باز هم شکاف داریم. شمع سوم هم در بالای شمع قبلی بسته شده که نشاندهنده ادامه قدرت روند صعودی است.
کف شمع سوم بالاتر از سقف دو شمع قبلی: در اینجا، کف شمع سوم (در داخل مستطیل سبز) بالاتر از سقف دو شمع قبلی است که به وضوح نشاندهنده قدرت و عجله خریداران برای ادامه روند صعودی است.
شمع روندی صعودی: یک شمع صعودی بزرگ (شمع نوع روندی) داریم که باعث شکست روند نزولی قبلی میشود. کف شمع بعد از این شمع (شمع دوم در مستطیل سبز رنگ) بالاتر از سقف شمع قبلی قرار دارد که به وضوح نشاندهنده شکاف (Gap) جدید است.
موقعیت مناسب برای برگشت: محل قرارگیری شمعها مناسب است، زیرا در کف شمع قبلی شاهد برگشت به سمت بالا هستیم. این نشان میدهد که روند صعودی در حال شکلگیری است.
اندازهگیری ارتفاع اسپایک اولیه: باید ارتفاع اسپایک (حجم حرکت اولیه) را اندازهگیری کنید تا قدرت حرکت صعودی را بهتر درک کنید. این به شما کمک میکند تا بفهمید که آیا حرکت صعودی به اندازه کافی قوی است یا خیر.
کم بودن همپوشانی بین شمعها: همپوشانی بین شمعها در داخل مستطیل سبز رنگ خیلی کم است. این نشان میدهد که شمعها به وضوح روند صعودی را دنبال میکنند و هیچ تردید یا تغییرات زیادی در جهت روند وجود ندارد. در قسمت بالای نمودار (بالای چارت) همپوشانی زیادی وجود دارد که نشان میدهد در آن بخش، شکست نزولی موفقیتآمیز بوده است.
شکست صعودی قوی معمولاً با شمعهای بزرگ، شکافها، کفهای بالاتر از سقفهای قبلی و ادامه روند صعودی همراه است. در اینجا، شمعها به وضوح در نزدیکی سطوح مقاومت بسته شدهاند و بالاتر از خط روند نزولی و سقف قبلی و حتی بالاتر از میانگین متحرک بسته شدهاند. تمامی این ویژگیها نشاندهنده قدرت شکست صعودی و پتانسیل ادامه روند صعودی هستند.
با توجه به این ویژگیها، میتوانیم اطمینان حاصل کنیم که این یک شکست صعودی قوی است و احتمالاً روند صعودی ادامه خواهد یافت.
در اینجا یک شکست نزولی قوی داریم که به نتیجه نرسیده است. ابتدا یک شمع نزولی بزرگ از نوع روندی مشاهده میکنیم که پیش از مستطیل قرمز قرار دارد. این شمع نزولی نشاندهنده حرکت قوی فروشندگان است. اما نکته مهم این است که شمع بعدی (که در مستطیل قرمز قرار دارد) بدنه نزولی دارد، اما سایه بلندی از پایین به بالا دارد که نشاندهنده تلاش برای برگشت به سمت صعود است.
ویژگیهای شکست نزولی که به نتیجه نرسیده است:
شمع نزولی بزرگ پیش از مستطیل قرمز: یک شمع نزولی بسیار بزرگ از نوع روندی داریم که نشاندهنده فشار شدید فروشندگان است. این شمع به وضوح نشان میدهد که در ابتدا فروشندگان کنترل بازار را در دست دارند.
شمع بعدی با سایه بلند: شمع بعدی که در مستطیل قرمز قرار دارد، بدنه نزولی دارد که به نفع فروشندگان است، اما سایه بلندی دارد که از پایین به بالا کشیده شده است. این سایه بلند نشان میدهد که بازار بعد از حرکت نزولی، تلاش کرده است که به سمت بالا بازگردد و یک برگشت صعودی احتمالی در حال شکلگیری است.
کلایمکس فروش: اینجا یک کلایمکس فروش داریم که نشاندهنده نقطه اوج فشار فروش است. در این نقطه، فروشندگان تمام تلاش خود را برای پایین بردن قیمت انجام دادهاند، اما موفق نشدهاند. این ناکامی در ادامه روند نزولی، منجر به شکست نزولی میشود که به نتیجه نرسیده است.
عملکرد معاملهگران پس از شکست نزولی: بعد از بسته شدن شمع اول (شمع نزولی بزرگ)، معاملهگران ممکن است تصمیم بگیرند که بالاتر از سقف این شمع بخرند. این تصمیم به دلیل احساس این است که بازار به سمت خرید پیش میرود. در این قیمت پایانی (کندل صعودی سوم بعد از مستطیل قرمز)، یا حتی در قیمتهای بالاتر (کندل صعودی چهارم بعد از مستطیل قرمز)، معاملهگران ممکن است سفارش خرید خود را ثبت کنند. در اینجا، خرید ممکن است در کف شمع نزولی صورت گیرد، جایی که سفارشات خرید شروع به ثبت میشوند.
در نهایت، با توجه به این حرکت و شکست نزولی که به نتیجه نرسیده است، احتمالاً بازار به سمت بالا حرکت خواهد کرد، زیرا در این نقطه اکثریت معاملهگران به دنبال خرید خواهند بود.
در نتیجه شکست نزولی که به نتیجه نرسیده است، معمولاً با شمعهای بزرگ نزولی همراه است که در انتها تلاش برای برگشت صعودی آغاز میشود. در این مثال، شمع با سایه بلند و بدنه نزولی نشاندهنده شکست تلاش فروشندگان و ایجاد یک نقطه برگشت به سمت صعود است. در این شرایط، معاملهگران ممکن است تصمیم بگیرند که در قیمتهای بالاتر خرید کنند و این به بازار کمک میکند تا حرکت صعودی خود را آغاز کند.
در اینجا مثالی از شکست نزولی ضعیف داریم که به نتیجه نرسیده است. ابتدا، یک روند صعودی خیلی قوی مشاهده میکنیم و پس از آن، سقف دوقلو شکل میگیرد. در این موقعیت، یک شمع نزولی قوی داریم که فشار خرید در بازار خیلی زیاد است، به طوری که فروشندگان نباید وارد بازار شوند.
ویژگیهای شکست نزولی ضعیف:
روند صعودی قوی و فشار خرید زیاد:
- بازار به وضوح در حال حرکت صعودی است و فشار خرید آنقدر زیاد است که نشان میدهد وارد شدن به موقعیت فروش درست نیست. در این شرایط، شمع نزولی که مشاهده میشود، نمیتواند به روند صعودی لطمه بزند.
برگشت دو شمعی:
- در اینجا یک برگشت دو شمعی شکل میگیرد که به این صورت است: یک شمع صعودی و پس از آن یک شمع نزولی به همان اندازه. این اتفاق میتواند به عنوان یک سیگنال برای دومین نقطه فروش در نظر گرفته شود، اما هنوز قدرت کافی برای ادامه روند نزولی وجود ندارد.
تلاش برای ایجاد شکست نزولی ضعیف:
- فروشندگان سعی دارند که شکست نزولی ایجاد کنند، اما این تلاش ضعیف است. تنها یک شمع نزولی قوی داریم، در حالی که معمولاً برای شکستهای معتبر نیاز به دو یا سه شمع نزولی متوالی داریم.
عدم ادامه حرکت نزولی:
- شمع نزولی دیگری داخل مربع قرمز داریم که اگرچه قوی است، اما پس از آن حرکت نزولی ادامه نمییابد. این نشان میدهد که روند نزولی نتواسته است ادامه یابد و فروشندگان موفق نبودهاند.
مقایسه با شمعهای صعودی:
- در مقایسه با شمعهای صعودی، بدنه شمعهای نزولی بسیار کوچک است. همچنین، محل قرارگیری شمعها مناسب نیست زیرا یک روند صعودی قوی داریم و فشار فروش نیز به اندازه کافی شکل نگرفته است. برای مثال، میانگین متحرک به سمت پایین شکسته نشده یا اسپایک نزولی وجود ندارد.
عدم شکاف:
- این شمع نزولی از نوع روندی است و شکاف ندارد. همچنین، اولین کندل نزولی داخل مربع قرمز، پایینتر از کف قبلی بسته نمیشود.
حرکت به سمت بالا:
- پس از شمعهای نزولی، به سرعت شمعها به سمت بالا برگشتهاند، نشاندهنده این است که شکست نزولی به نتیجه نرسیده است و بازار در حال حرکت به سمت بالا است چگونه در این موقعیتها معامله کنیم؟
1. خرید در شکست صعودی: اگر شکست صعودی قوی رخ دهد، باید وارد خرید شویم. به طور کلی، در چنین حالتی باید در قیمت بازار خرید کنیم یا در قیمت پایانی شمع صعودی خرید کنیم. حتی میتوانیم در قیمت پایانی یک شمع نزولی قوی نیز خرید کنیم چون احتمالاً شکست به نتیجه نخواهد رسید.
2. خرید در شکستهای پولبک صعودی: اگر بعد از شکست در روند صعودی پولبک ایجاد شود، یعنی بازار به سمت پایین برگشته است، میتوانیم بالاتر از سقف شمع قبلی سفارش بای استاپ قرار دهیم. این سفارش زمانی فعال میشود که بازار از سقف شمع قبلی بالاتر رود و روند صعودی دوباره آغاز شود.
3. فروش در شکست نزولی ضعیف: اگر شکست نزولی ضعیف مشاهده کنیم، معمولاً انتظار داریم که این شکست به نتیجه نرسد. بنابراین، میتوانیم در قیمت پایانی شمع صعودی که در روند نزولی شکل گرفته بفروشیم. همچنین میتوانیم بالاتر از سقف شمعهای نزولی سفارش فروش قرار دهیم چون احتمالاً روند نزولی ادامه نخواهد یافت.
4. فروش در پولبک نزولی: اگر در روند نزولی، پولبک شکل بگیرد، به دنبال فروش در نقطه مناسب خواهیم بود. به این معنا که در زیر شمع قبلی، سفارش سل استاپ قرار میدهیم و با ورود به شکست نزولی، امیدواریم که روند نزولی ادامه یابد.
نتیجهگیری:
در شکست نزولی ضعیف، مهم است که هیچکدام از سیگنالهای بازار (مانند شمعهای نزولی قوی، شکافها، یا ادامه روند نزولی) به طور کامل به نتیجه نرسیدهاند. در این موقعیتها، احتمال ادامه روند نزولی کم است و بیشتر شاهد برگشت به سمت بالا خواهیم بود. بنابراین، باید به شمعها و روندهای صعودی توجه کنیم و در صورت مشاهده برگشت یا شکستهای صعودی، اقدام به خرید کنیم.
در اینجا یک روند صعودی داریم که در آن چندین بار تلاش شده است تا این روند معکوس شود. یکی از مواردی که در این روند مشاهده میکنیم، شکلگیری پرچمها و کانالهای مختلف است که نشاندهنده تلاش برای تغییر جهت روند است، اما هیچکدام موفق به شکستن روند صعودی نشدهاند.
ویژگیهای روند صعودی و تلاشها برای معکوس شدن:
1. شکلگیری پرچم صعودی و کانال نزولی میکرو:
در اینجا، پرچم نهایی شکل گرفته که تلاش کرده تا شکسته شود. پس از این پرچم، یک کانال نزولی میکرو با پنج شمع تشکیل میشود که در بالای میانگین متحرک باقی مانده است. این نشان میدهد که در واقع این کانال، یک پرچم صعودی است و روند صعودی همچنان ادامه دارد.
2. بازگشت صعودی قوی:
در این مرحله، یک برگشت صعودی قوی مشاهده میشود. بازار در جلوی چشم معاملهگران قرار میگیرد و آنها شروع به خرید در زیر کف شمع قبلی میکنند. این نشان میدهد که بازار به سمت خرید حرکت کرده و معاملهگران در این محدودهها اقدام به خرید میکنند. بلوک کوچکی شکل میگیرد که در بالای آن معاملهگران خرید میکنند.
3. شکست پرچم صعودی:
پس از شکسته شدن پرچم صعودی (H2)، پولبک شکل میگیرد و معاملهگران در این موقعیت خرید میکنند. این پولبک به عنوان یک سیگنال خرید عمل میکند. پس از آن، یک شکست دیگر رخ میدهد و معاملهگران دوباره در بالای سقف شمع قبلی سفارش بای استاپ قرار میدهند.
4. تلاشهای دیگر برای برگشت:
در اینجا، یک تلاش دیگر برای برگشت مشاهده میشود که به عنوان پرچم نهایی شناخته میشود. اما این برگشت، قوی نیست و در نتیجه، معاملهگران همچنان در بالای آن خرید میکنند (بعد از کندل ۹).
5. پرچم سهگوش (گوه):
پس از کندل ۱۰، یک پرچم صعودی کوچک به شکل گروه یا گوه شکل میگیرد. معاملهگران دوباره سفارش بای استاپ را در بالای شمع قبلی قرار میدهند و وارد بازار میشوند. این نشانهای است که روند صعودی همچنان ادامه خواهد داشت.
6. تلاش فروشندگان برای برگشت:
فروشندگان برای برگشت تلاش کردهاند (قبل از کندل ۱۲)، اما کانال صعودی همچنان باریک باقی مانده و فشار فروش نیز به اندازه کافی قوی نبوده است، بنابراین این تلاشها احتمالاً به نتیجه نخواهد رسید.
7. حرکت نزولی و تلاش دوم فروشندگان:
در اینجا، یک حرکت نزولی رخ میدهد و فروشندگان دومین حرکت نزولی را ایجاد میکنند. همچنین، در ادامه، سومین حرکت نزولی نیز شکل میگیرد (قبل از کندل ۱۳ و ۱۴). این تغییرات میتوانند به عنوان مثلث یا گوه شناخته شوند، اما در نهایت، همچنان یک پرچم صعودی است که به یک ستاپ خرید تبدیل میشود.
8. ستاپ خرید بر اساس سیگنال صعودی:
به خصوص زمانی که یک شمع سیگنال صعودی روی میانگین متحرک شکل میگیرد، میتوان این حرکت را به عنوان یک ستاپ خرید در نظر گرفت. هر کدام از فلشها نشاندهنده ستاپ خرید هستند. در این مواقع، سفارش بای استاپ باید در بالای شمع سیگنال قرار گیرد تا پس از فعال شدن، وارد بازار شویم.
نتیجهگیری:
در این روند صعودی، چندین تلاش برای برگشت به سمت پایین انجام شده، اما هر بار، روند صعودی موفق به ادامه مسیر خود شده است. پرچمها و کانالهای مختلف شکل گرفتهاند که به هیچ وجه نتواستهاند روند صعودی را متوقف کنند. معاملهگران باید در این شرایط به دنبال فرصتهای خرید باشند، به ویژه زمانی که شمعهای سیگنال صعودی در بالای میانگین متحرک شکل میگیرند. این شرایط نشاندهنده ادامه روند صعودی است و بهترین نقطه برای ورود به بازار، بالاتر از سقف شمعهای سیگنال خواهد بود.
در اینجا یک روند نزولی داریم که اکثر تلاشها برای معکوس شدن به نتیجه نرسیدهاند. شش شمع نزولی پشت سر هم داریم که نشاندهنده یک روند نزولی قوی است. پس از این شمعها، سعی شده است که روند برگردد (در بالا و سمت چپ نمودار)، اما این تلاشها موفق نبودهاند.
ویژگیهای روند نزولی و تلاشهای شکست خورده:
1. شکست نزولی و تایید فروش: در ابتدا، فروشندگان به این نتیجه میرسند که احتمالاً بازار در جهت فروش قرار دارد (اولین فلش قرمز). در اینجا شاهد شکاف صعودی هستیم که نتواسته است بالا برود. به نظر میرسد که معاملهگران در حال جستجو برای موقعیتهای فروش هستند. پس از این، یک پولبک رخ میدهد.
2. پولبک و سفارش سل استاپ: در این مرحله، یک پولبک ایجاد میشود و معاملهگران در یک تیک پایینتر از کف شمع قبلی سفارش سل استاپ قرار میدهند (بین دو فلش قرمز). این یعنی به احتمال زیاد، روند نزولی ادامه خواهد یافت و فروشندگان در این نقطه وارد بازار میشوند.
3. حرکات صعودی و شکست در کانال نزولی: در ادامه، دو حرکت صعودی به وقوع میپیوندد. ابتدا، قیمت به سمت بالا میرود، سپس پایین میآید. بعد از این، قیمت دوباره به سمت بالا میرود، اما در این مرحله، قیمت در سطح میانگین متحرک قرار میگیرد که یک ستاپ فروش L2 شکل میدهد. معاملهگران در یک تیک پایینتر از کف این شمع، سفارش سل استاپ قرار میدهند و سفارش آنها در اینجا انجام میشود.
4. کوشش برای برگشت و پولبک: پس از فلش قرمز سوم، تلاشهایی برای برگشت به سمت بالا مشاهده میشود. شمع صعودی قوی شکل میگیرد و به نظر میرسد که خریداران آن را به عنوان آغاز یک روند جدید میبینند. در این مرحله، معاملهگران سعی دارند که در بالای این شمع خرید کنند، اما این حرکت نیز به نتیجه نرسیده و به پولبک تبدیل میشود.
5. کانال نزولی میکرو و شکستن روند نزولی: در اینجا یک کانال نزولی میکرو شکل میگیرد که در آن حرکتهای قیمت به سمت پایین ادامه پیدا میکند. با توجه به روند نزولی قبلی که شکسته شده، معاملهگران انتظار دارند که شکست صعودی در این کانال نزولی میکرو به نتیجه نرسد. در این مرحله، آنها در کف شمع قبلی سفارش فروش میگذارند.
6. پولبک و سفارش سل استاپ: پس از پولبک، معاملهگران در یک تیک پایینتر از کف شمع قبلی سفارش سل استاپ قرار میدهند. زمانی که قیمت به این نقطه میرسد، سفارشهای آنها اجرا میشود و وارد حرکت نزولی میشوند.
نتیجهگیری:
در این روند نزولی، چندین بار تلاشهایی برای برگشت به سمت بالا انجام شده، اما هیچکدام از آنها موفق نبودهاند. تلاشهای خرید به نتیجه نرسیده و روند نزولی دوباره ادامه پیدا کرده است. معاملهگران در این شرایط باید به دنبال موقعیتهای فروش باشند، به ویژه زمانی که پولبکها و کانالهای نزولی میکرو شکل میگیرند. بهترین نقطه برای ورود به بازار، زمانی است که سفارش سل استاپ در کف شمعهای قبلی قرار گیرد و حرکت نزولی ادامه پیدا کند.
اسپایک یا شکست یک مفهوم رایج در تحلیل تکنیکال است که میتواند تأثیر زیادی بر تصمیمگیریهای معاملهگران داشته باشد. اسپایک به حرکت سریع و ناگهانی قیمت در جهت خاصی گفته میشود که به طور معمول به دلیل یک رویداد خاص یا تغییرات بازار اتفاق میافتد.
اسپایک نزولی: اسپایک نزولی معمولاً با رنگ قرمز نشان داده میشود. این نوع اسپایک زمانی رخ میدهد که قیمت به طور ناگهانی و به شدت در جهت نزولی حرکت میکند. این نوع حرکت معمولاً به دلیل فشار فروش زیاد یا عواملی مانند اخبار منفی در بازار رخ میدهد.
اسپایک صعودی: اسپایک صعودی معمولاً با رنگ سبز نشان داده میشود. در این حالت، قیمت به طور ناگهانی در جهت صعودی حرکت میکند، که نشاندهنده فشار خرید بالا یا واکنش بازار به یک خبر مثبت است.
شکست و موفقیت یا عدم موفقیت اسپایک:
پس از اینکه اسپایک یا شکست اتفاق میافتد، این حرکت میتواند موفقیتآمیز باشد و روند جدیدی را آغاز کند، یا ممکن است به نتیجه نرسد و به یک حرکت برگشتی (پولبک) تبدیل شود. اگر اسپایک نزولی یا صعودی به درستی تأیید شود و قیمت در جهت اسپایک حرکت کند، احتمالاً یک روند جدید شکل میگیرد. اما اگر اسپایک نتواند ادامه یابد و قیمت به سمت نواحی قبلی برگشت کند، این نشاندهنده شکست اسپایک و احتمالاً پایان حرکت است.
نتیجهگیری:
اسپایکها معمولاً میتوانند نشاندهنده آغاز یک حرکت جدید در بازار باشند، اما برای تأیید موفقیت اسپایک، باید به سایر سیگنالها و شرایط بازار دقت کرد. اسپایکهای موفق به احتمال زیاد باعث ادامه روند در جهت شکست میشوند، در حالی که اسپایکهایی که به نتیجه نمیرسند ممکن است به برگشت قیمت و تغییر روند منجر شوند.
در اینجا شاهد یک روند نزولی هستیم که پس از چندین شکست نزولی، یک شمع نزولی بزرگ از نوع روندی شکل میگیرد. این شمع بهطور قابلتوجهی بزرگ است و میتواند نشاندهنده قدرت فروش در بازار باشد. قبل از شکلگیری این شمع، بازار در یک روند نزولی بوده و حدود ۲۰ تا ۳۰ شمع نزولی را پشت سر گذاشته است. بعد از شکلگیری این شمع نزولی بزرگ، ممکن است بازار وارد دامنه معاملاتی یا برگشتی شود.
نکات کلیدی:
- شکست نزولی و شمع بزرگ: زمانی که در انتهای یک روند بزرگ، شمعی با بدنه بزرگ و نزولی شکل میگیرد، این میتواند نشاندهنده پایان روند نزولی باشد. چنین شمعی میتواند بهعنوان یک "شکاف خستگی" در نظر گرفته شود، که در آن بازار بهطور ناگهانی از روند قبلی خارج میشود و میتواند منجر به یک برگشت قیمتی یا دامنه معاملاتی شود.
- شکاف صعودی و شمع سعودی: پس از آن، یک شکاف صعودی و یک شمع سعودی قوی از نوع روندی شکل میگیرد. این شمع سعودی معمولاً زمانی اتفاق میافتد که بازار قبل از آن در یک روند صعودی با حدود ۳۰، ۴۰ یا ۵۰ شمع صعودی حرکت کرده است. این شمع میتواند به معنای شروع یک روند صعودی جدید باشد و یا به یک کانال صعودی تبدیل شود.
- پایان روند یا شروع روند جدید: شمع بزرگ در انتهای یک روند میتواند دو حالت مختلف را نشان دهد:
- پایان روند: شمع بزرگ میتواند بهعنوان نشانهای از پایان روند فعلی در نظر گرفته شود. این بهویژه در شرایطی که روند قبلی خسته شده باشد و بازار به دنبال یک بازگشت باشد، صادق است.
- عامل صعودی دیگر: در برخی مواقع، شمع بزرگ در انتهای روند میتواند به یک حرکت صعودی دیگر منجر شود. به این معنا که بازار ممکن است پس از آن وارد یک روند صعودی جدید شود و یا در قالب یک کانال صعودی حرکت کند.
نتیجهگیری:
شکستهای نزولی و صعودی و شمعهای بزرگ در انتهای روند میتوانند نشانههایی از تغییرات مهم در بازار باشند. بررسی رفتار بعد از شکلگیری این شمعها بسیار مهم است، زیرا میتواند نشاندهنده ادامه روند یا پایان آن باشد. زمانی که چنین شمعهایی را در انتهای یک روند مشاهده میکنید، باید دقت کنید که آیا بازار به دامنه معاملاتی وارد میشود یا اینکه روند جدیدی آغاز میشود.
در اینجا شاهد یک شکست قوی هستیم که بهطور مشخص با یک شمع نزولی بزرگ در ابتدای آن همراه است. این شمع نزولی که داخل مستطیل قرمز قرار دارد، دارای بدنه بزرگ و سایه کوچک است. ویژگیهایی که این شمع را خاص میکند، نشاندهنده قدرت فروش در بازار است. چنین شمعهایی معمولاً بهعنوان شمعهای "روندی" شناخته میشوند که قدرت زیادی دارند و میتوانند نشانهای از ادامه حرکت نزولی باشند.
ویژگیهای کلیدی:
- شمع نزولی بزرگ: شمع اول که دارای بدنه بزرگ و سایه کوچک است، نشاندهنده قدرت فروش در بازار است. این شمع بهطور معمول از نوع "روندی" است و میتواند نقطهی شروع یک حرکت قوی نزولی باشد.
- همپوشانی کم شمعها: پس از شمع اول، چند شمع نزولی دیگر شکل میگیرند که همپوشانی کمی با یکدیگر دارند. این نشاندهنده استمرار روند نزولی و عدم قدرت برگشت در بازار است. همپوشانی کم شمعها میتواند به این معنا باشد که فشار فروش در حال ادامه است و فروشندگان بازار را تحت کنترل دارند.
- حرکت نزولی ادامهدار: پس از شمعهای نزولی که همپوشانی کمی دارند، شاهد ادامه حرکت نزولی در بازار هستیم. این میتواند نشاندهندهی اعتبار شکست و تایید روند نزولی باشد.
- محل مناسب برای شکست: این شکست در یک دامنه معاملاتی رخ داده است. دامنه معاملاتی معمولاً بهعنوان یک منطقهی تثبیت قیمت شناخته میشود که بعد از آن ممکن است بازار از این منطقه خارج شود و حرکت قویتری را آغاز کند. در این حالت، به نظر میرسد که این شکست در حال شکلگیری است و احتمالاً دامنه معاملاتی بزرگتر خواهد شد.
نتیجهگیری:
در چنین شرایطی، شکستی که با شمعهای نزولی بزرگ و بدون همپوشانی زیاد همراه است، میتواند نشاندهندهی ادامه حرکت نزولی باشد. شمعهای روندی بزرگ و حرکت بدون وقفه پس از آن، تایید میکنند که این شکست احتمالاً معتبر است و بازار بهسمت پایین حرکت خواهد کرد. اینگونه شکستها معمولاً نقاط مهمی برای معاملهگران هستند که میتوانند از آنها برای ورود به معاملات با جهت نزولی استفاده کنند.
در این تحلیل، ما دو نوع شکست را با هم مقایسه میکنیم: شکست قوی نزولی (قرمز) و شکست صعودی ضعیف (سبز). تفاوتهای میان این دو نوع شکست میتواند به معاملهگران کمک کند تا تصمیمات بهتری بگیرند.
مقایسه قدرت فروشندگان و خریداران:
1. شکست نزولی قوی (قرمز):
- در این شکست، یک شمع نزولی بزرگ از نوع روندی داریم که به وضوح نشاندهنده قدرت فروشندگان است.
- شمعهای نزولی غالب بر شمعهای صعودی بوده و حرکتهای صعودی بعد از این شمعها وجود ندارد.
- وقتی شمع نزولی بزرگی در بازار شکل میگیرد که به دنبال آن حرکتی نزولی ادامه پیدا میکند، نشاندهنده فشار قوی فروش در بازار است.
ویژگیهای شکست نزولی قوی: قدرت فروشندگان بیشتر است.
- شمعهای روندی بزرگ که بدنههای بلند و سایههای کوتاه دارند، معمولاً شکافهای نزولی را نشان میدهند که در نتیجه آن بازار ادامه حرکت نزولی میدهد.
- کلایمکس فروش در شمعهای نزولی رخ میدهد که نشاندهنده اتمام قدرت خرید و تسلط فروشندگان بر بازار است.
2. شکست صعودی ضعیف (سبز):
در شکستهای صعودی ضعیف، پس از تلاش برای شکست به سمت بالا، حرکت صعودی نمیماند. این شکستها معمولاً با شمعهایی که در جهت مخالف (شمعهای نزولی) ظاهر میشوند، همراه هستند. پس از شمعهای صعودی، معمولاً شمعهای نزولی یا دوجی (شمعهایی با بدنه کوچک) شکل میگیرند که نشاندهنده عدم قدرت در جهت صعودی هستند.
ویژگیهای شکست صعودی ضعیف:
- فشار خرید کافی برای ادامه حرکت صعودی وجود ندارد.
- شمعهای صعودی قوی تشکیل نمیشوند و معمولاً یک یا دو شمع صعودی ضعیف به دنبال هم میآید که در ادامه با شمعهای نزولی یا دوجی روبهرو میشویم.
- این نشان میدهد که بازار در حال اصلاح است و این شکست صعودی به احتمال زیاد موفق نخواهد بود.
مقایسه قدرت فروشندگان و خریداران:
• در شکست نزولی قوی (قرمز)، قدرت فروشندگان بسیار بیشتر است. وقتی این نوع شکست رخ میدهد، شمعهای نزولی روندی بزرگ و شکافهای نزولی نشاندهنده تسلط کامل فروشندگان است. این شکستها معمولاً ادامهدار هستند و نشاندهنده ادامه روند نزولی میباشند.
• در شکست صعودی ضعیف (سبز)، بر خلاف شکستهای نزولی قوی، قدرت فروشندگان هنوز مشهود است. شمعهای صعودی معمولاً نمیتوانند بهطور مستمر ادامه پیدا کنند و پس از آن، شمعهای نزولی یا دوجی نشاندهنده ناتوانی در ایجاد یک روند صعودی قوی هستند. این شکستها معمولاً اصلاحی هستند و به سرعت به پایان میرسند.
تحلیل و نتیجهگیری:
- اگر بازار به سمت بالا حرکت کند ولی نتواند بهطور قوی ادامه یابد و در ادامه شمعهای نزولی یا دوجی شکل بگیرند، احتمالاً یک پولبک در روند نزولی داریم که نشاندهنده قدرت فروشندگان است.
- از طرف دیگر، اگر شمعهای نزولی روندی بزرگ و بدون همپوشانی ظاهر شوند، احتمالاً شاهد یک شکست نزولی قوی هستیم که ادامهی روند نزولی را تأیید میکند.
- شمعهای روندی (چه صعودی و چه نزولی) بهطور کلی نشاندهندهی کلایمکسهای خرید و فروش هستند. یک شمع صعودی از نوع روندی نشاندهندهی کلایمکس خرید و یک شمع نزولی از نوع روندی نشاندهندهی کلایمکس فروش است.
بنابراین، شکستهای صعودی ضعیف (سبز) معمولاً نتایج خوبی نخواهند داشت و بازار ممکن است به سمت روند نزولی ادامه دهد، در حالی که شکستهای نزولی قوی (قرمز) اغلب موفق هستند و نشاندهنده ادامه حرکت نزولی در بازار میباشند.
در این تحلیل، شما به بررسی شمعهای روندی و ویژگیهای آنها پرداختهاید. شمعهای روندی میتوانند نشانهای از شکستها، اسپایکها، کلایمکسها و شکافها باشند و از آنجایی که به محل قرارگیری آنها دقت میکنید، به درک بهتر روند کمک میکند. بیایید این مفاهیم را با هم مرور کنیم:
تحلیل شمع روندی:
1. شکست (Breakout): وقتی یک شمع روندی در یک بازار شکل میگیرد، میتواند نشانهای از شکست باشد. این شکستها ممکن است به سمت بالا یا پایین حرکت کنند. اگر شمع روندی بزرگ با بدنه بلند و سایه کوتاه ایجاد شود و حرکت قیمت از محدودهای خاص شکسته شود، این نشاندهنده شکست قوی است.
مثال: در مستطیل سبز رنگ اول، چند شمع روندی داریم که مانند اسپایک عمل کردهاند. این نشان میدهد که شکست در بازار در حال رخ دادن است.
2. اسپایک (Spike): اسپایکها، شمعهای روندی هستند که به سرعت در یک جهت حرکت کرده و معمولاً پس از آن بازار در همان جهت حرکت ادامه نمیدهد. اسپایکها میتوانند نشانهای از شکست اولیه باشند، اما ممکن است بعد از آن یک بازگشت به سمت مخالف رخ دهد.
مثال: در مستطیل سبز رنگ اول، شمعهای روندی که در قالب اسپایک عمل کردهاند، نشاندهنده شکست اولیه هستند.
3. کلایمکس (Climax): یک شمع روندی که با بدنه بزرگ و سایه کوچک شکل میگیرد، میتواند نشاندهنده یک کلایمکس خرید یا فروش باشد. در اینجا، اگر یک شمع صعودی قوی در سقف دامنه معاملاتی شکل بگیرد، ممکن است نشاندهنده یک کلایمکس خرید باشد که نشاندهنده پایان حرکت صعودی است.
مثال: در مستطیل سبز رنگ سوم، یک کلایمکس خرید داریم که یک شمع صعودی خیلی قوی است، اما چون در سقف دامنه معاملاتی قرار داریم، حرکت صعودی نتوانسته ادامه یابد و به شکاف خستگی تبدیل شده است.
4. شکاف (Gap): شکافها زمانی رخ میدهند که قیمت بهطور ناگهانی از یک سطح مشخص به سطح دیگری منتقل میشود، بدون اینکه در میان این دو سطح معاملهای انجام شود. شکافها معمولاً در ابتدا یا انتهای روند رخ میدهند و میتوانند نشاندهنده شروع یک روند جدید یا پایان یک روند موجود باشند.
مثال: در مستطیل سبز رنگ دوم، یک شمع نزولی بزرگ داریم که سعی کرده کف قبلی را بشکند، اما در نهایت به شکاف خستگی تبدیل میشود. این نشاندهنده پایان روند نزولی است و شکاف بین سقف و کف شمع ایجاد میشود.
ویژگیهای تحلیل
شکاف خستگی: این نوع شکاف زمانی رخ میدهد که بعد از یک حرکت بزرگ، قیمت به سرعت تغییر مسیر میدهد و دیگر نتواند به حرکت اولیه خود ادامه دهد. در این تحلیل، وقتی که شمع صعودی قوی شکل میگیرد اما نتواند از سقف دامنه معاملاتی عبور کند و به شکاف خستگی تبدیل میشود، نشاندهنده پایان حرکت صعودی و احتمال شروع یک روند نزولی است. در اینجا شکاف اندازهگیری وجود دارد که بعد از آن حرکت صعودی ممکن بود آغاز شود، اما شمعها به سرعت آن شکاف را پر کردند.
شکاف اندازهگیری: این شکافها به کمک اندازهگیریهای خاصی که از حرکت قیمت بهدست میآیند، میتوانند نقاط بالقوه برای ورود به بازار را نشان دهند. مثال: شما به محل قرارگیری شکافها دقت میکنید و از ابتدای روند تا نیمه شمع شکاف را اندازهگیری کرده و در زیر شمع شکاف علامتگذاری میکنید. اگر حرکت قیمت در نزدیکی این اندازهگیریها قرار گیرد و نتواند از آن عبور کند، احتمالاً این نقطه یک پولبک یا برگشت به روند است.
جمعبندی:
- شمعهای روندی نشانههای کلیدی از شکست، اسپایک، کلایمکس و شکافها هستند.
- شکستها میتوانند به نقطه آغاز روندهای جدید تبدیل شوند.
- اسپایکها و کلایمکسها ممکن است نشاندهنده پایان حرکت در یک جهت و تغییر روند به سمت مخالف باشند.
- شکافها هم میتوانند بهعنوان نقاط مهم برای تجزیه و تحلیل استفاده شوند تا متوجه شویم که روند در حال شروع، ادامه یا اتمام است.
در نهایت، تحلیل دقیق محل قرارگیری این شمعهای روندی و درک ویژگیهای آنها میتواند به معاملهگران کمک کند تا نقاط ورود و خروج مناسبی پیدا کنند و تصمیمات بهتری بگیرند.
مقایسه شمعهای روندی و شکافها
1. شمعهای روندی بهعنوان شکاف: وقتی شمعی با بدنه بزرگ و سایه کوچک ایجاد میشود (به ویژه اگر در جهت روند قبلی باشد)، میتوان آن را بهعنوان یک شکاف در نظر گرفت. شمعهای روندی مشابه شکافهایی عمل میکنند که قیمت بهطور ناگهانی از یک سطح به سطح دیگر منتقل میشود، بدون اینکه در میان این سطوح معاملهای انجام شود. به عبارت دیگر، شمعهای روندی خود میتوانند شکاف ایجاد کنند، بهویژه زمانی که روند در حال تغییر یا ادامه است.
2. شکاف بهعنوان شمع روندی: یک شکاف نزولی نشاندهندهی این است که قیمت بهطور ناگهانی از یک سطح به سطح پایینتری حرکت کرده است و این میتواند نشانهای از ضعف در روند صعودی یا قدرت در روند نزولی باشد. به همین ترتیب، شکافهای صعودی نیز به معنی حرکت قیمت به سمت بالا بدون هیچگونه توقف میان سطوح است که ممکن است نشاندهنده قدرت خرید و فشار خرید زیاد باشد.
بررسی ارتباط میان شمع روندی و شکاف:
- هر شمع روندی را شکاف در نظر گرفت. این بدان معناست که وقتی یک شمع بزرگ با بدنه بلند و سایه کوچک در بازار تشکیل میشود، آن میتواند نشانهای از شکست قوی یا گسستگی در روند باشد، بهویژه اگر این شمع از یک سطح مهم عبور کند.
- بهطور مشابه، شکافها نیز میتوانند بهعنوان شمعهای روندی در نظر گرفته شوند. یعنی هر شکاف نشاندهنده یک گسست در بازار است و ممکن است همانند یک شمع روندی عمل کند، بهویژه زمانی که قیمت از یک سطح خاص عبور میکند و ادامه میدهد
- ایجاد ارتباط با تحلیلهای بازار:
- شما به قرارداد آتی E-mini اشاره کردهاید و بیان کردهاید که در اینجا یک شکاف نزولی وجود دارد. شکافها معمولاً در بازارهای معاملاتی نشاندهنده تغییرات ناگهانی در عرضه و تقاضا هستند.
- به همین دلیل، اگر شمع روندی را که در ادامه یک شکاف یا در امتداد یک شکاف ظاهر میشود، بررسی کنیم، این شمع روندی میتواند بهعنوان یک ادامهدهندهی روند قبلی عمل کند.
نکته مهم در تحلیلها:
- بهطور کلی، وقتی شما شمعهای روندی را بهعنوان شکاف و شکافها را بهعنوان شمعهای روندی میبینید، به دنبال یک تغییر در دیدگاه و نحوهی تحلیل روندهای بازار هستید.
- این ترکیب میتواند بهعنوان یک استراتژی معاملاتی مفید باشد که به شما کمک میکند تا نقاط ورود و خروج را شناسایی کرده و نوسانات بزرگ را در بازار بهدرستی شبیهسازی کنید.
جمعبندی:
در اینجا ارتباط بین شکافها و شمعهای روندی پرداختهایم. اگر یک شمع روندی تشکیل شود، میتوان آن را مانند شکاف در نظر گرفت که به حرکت سریع قیمت در یک جهت خاص اشاره دارد.
از طرف دیگر، شکافها نیز میتوانند بهعنوان شمعهای روندی در نظر گرفته شوند، که نشاندهنده تغییرات قیمت ناگهانی و تداوم حرکت در بازار هستند.
این نوع تفکر و تحلیل میتواند به شما در شبیهسازی رفتار قیمت و شناسایی روندهای جدید کمک کند و بهعنوان یک استراتژی معاملاتی مبتنی بر شکستها و روندها در نظر گرفته شود.
1. مقایسه چارتهای با حجم متفاوت (FAS و RKS):
- FAS (که حجم بالاتری دارد) و RKS (که حجم کمتری دارد) هر دو ETFs هستند، اما با تفاوتهایی در نحوه شکلگیری قیمتها و رفتار بازار.
- در چارت FAS که حجم بالاتری دارد، میبینیم که شکافها به وضوح قابل مشاهده هستند.
- در چارت RKS که حجم کمتری دارد، بیشتر شاهد شمعهای روندی هستیم، به این معنا که نوسانات قیمت به تدریج و با حرکت آرامتری در حال انجام است و خبری از شکافهای بزرگ نیست.
2. شکافها در مقابل شمعهای روندی:
- شما اشاره کردهاید که شمعهای روندی میتوانند بهعنوان شکاف عمل کنند. این یعنی، در مواقعی که یک شمع با بدنهی بزرگ و سایهی کوچک در انتهای یک روند شکل میگیرد، میتوان آن را مانند یک شکاف در نظر گرفت، زیرا این شمع بهطور ناگهانی قیمت را به سطح جدیدی میرساند.
- اگر بهجای شکاف یک شمع روندی تشکیل شود، به این معناست که قیمت با قدرت زیادی در جهت خاصی حرکت کرده است، و این میتواند نشاندهنده یک شکست قیمت یا تغییر روند باشد.
3. شکاف اندازهگیری:
- شما توضیح دادهاید که در چارتهایی که شکاف داریم، میتوان از شکاف اندازهگیری استفاده کرد. یعنی، از ابتدای روند تا نیمه شکاف را اندازه میگیریم و پس از آن قیمت به همان اندازه حرکت میکند. این یک تکنیک مفید برای پیشبینی ادامه حرکت قیمت بر اساس اندازهی شکاف است.
- به عنوان مثال، در صورتی که یک شکاف بزرگ در روند صعودی یا نزولی مشاهده کنید، میتوانید اندازه شکاف را محاسبه کرده و انتظار داشته باشید که قیمت به همان میزان در جهت شکاف حرکت کند.
4. چارتهای مشابه با حجم کم:
- در چارتهایی که حجم کمتر دارند، بیشتر شمعهای روندی شکل میگیرند تا شکافها. این به این معناست که در بازارهایی با حجم پایینتر، نوسانات قیمت به تدریج و با حرکتهای کمتر ناگهانی پیش میرود و شکافهای بزرگ ایجاد نمیشوند.
- در بازارهایی که حجم بالاتر دارند، احتمال شکلگیری شکافها بیشتر است. این به این دلیل است که در بازارهای با حجم بالا، تمایل به نوسانات بیشتر و حرکتهای سریعتر وجود دارد که میتواند منجر به شکافهای بزرگ شود.
5. نتیجهگیری کلی:
- بهطور کلی، شما به یک روش تحلیلی اشاره کردهاید که در آن شمعهای روندی بهعنوان شکاف در نظر گرفته میشوند. در واقع، شما در حال بررسی رفتار قیمت و نحوهی شکلگیری نوسانات هستید و بهطور خاص از الگوهای شکاف و شمعهای روندی برای پیشبینی حرکتهای بعدی بازار استفاده میکنید.
- تفاوت در حجم بازار میتواند تأثیر زیادی بر نحوه شکلگیری این الگوها داشته باشد. در بازارهای با حجم بالا، شکافها بیشتر رخ میدهند، در حالی که در بازارهای با حجم پایینتر، شمعهای روندی معمولاً بیشتر هستند.
توصیه برای تحلیل بیشتر:
- برای استفاده از این استراتژی در تحلیل بازار، توجه به حجم معاملات و شکلگیری شمعهای روندی و شکافها در نقاط کلیدی بازار اهمیت زیادی دارد.
- با استفاده از شکاف اندازهگیری میتوانید به طور دقیقتر پیشبینی کنید که بازار به چه سمتی حرکت خواهد کرد.
این تفکر به شما کمک میکند تا الگوهای قیمتی را به دقت شبیهسازی کرده و تصمیمات معاملاتی خود را بر اساس تغییرات قیمت و حجم معاملات اتخاذ کنید.
شکافها و شمعهای روندی:
- شمع روندی به شمعی گفته میشود که بهطور قابلتوجهی در یک جهت مشخص حرکت میکند و نشاندهنده یک تغییر یا ادامه روند است.
- شکافها میتوانند از لحاظ فنی بهعنوان شمعهای روندی در نظر گرفته شوند، زیرا هر دو مفهوم به حرکات ناگهانی و بزرگ در قیمت اشاره دارند. زمانی که یک شمع روندی مشاهده میکنید، میتوانید آن را مانند شکاف در نظر بگیرید زیرا این شمع نشاندهنده یک تغییر ناگهانی در حرکت قیمت است. در چارت سمت چپ شما اشاره کردهاید که چندین شمع روندی وجود دارند که در واقع مشابه با شکافها عمل میکنند.
انواع شکافها:
شکافها را میتوان به چند نوع مختلف تقسیم کرد. شما اشاره کردهاید به شکافهای مختلفی که در روندهای مختلف مشاهده میشود. در اینجا، انواع شکافها به تفصیل آورده شده است:
شکاف شکست (Breakaway Gap): این شکاف در ابتدای حرکت جدید یا روند جدید شکل میگیرد و نشاندهنده یک تغییر ناگهانی در بازار است. در شکاف شکست، قیمت بهطور ناگهانی از یک سطح حمایت یا مقاومت عبور میکند و حرکت جدیدی آغاز میشود. مثال: پس از یک شکست صعودی، شمع روندی شکل میگیرد و قیمت بالاتر از سقف شمع قبلی بسته میشود، که نشاندهنده آغاز حرکت صعودی است. شکاف اندازهگیری: در این شکاف، اندازه شکاف بهطور تقریبی معادل فاصلهای است که بازار حرکت میکند. یعنی بعد از شکاف، قیمت به اندازه مشابه شکاف حرکت میکند.
شکاف اندازهگیری (Measuring Gap): این شکاف زمانی اتفاق میافتد که بازار بهطور مداوم در یک جهت حرکت کند و شکاف اندازهگیری از ابتدای حرکت صعودی یا نزولی ایجاد شود. در این حالت، شکاف اندازهگیری نشاندهنده این است که بازار همچنان به همان سمت حرکت خواهد کرد و میتوان اندازه حرکت را از اندازه شکاف تخمین زد. مثال: در یک روند صعودی، اگر شکاف اندازهگیری شکل بگیرد، به احتمال زیاد قیمت به اندازه مشابه شکاف ادامه میدهد.
شکاف خستگی (Exhaustion Gap): این نوع شکاف در انتهای یک روند قوی شکل میگیرد و نشاندهنده اتمام روند و احتمال برگشت قیمت است. در روند صعودی، اگر شکاف خستگی ایجاد شود، این میتواند به این معنی باشد که قدرت خریداران کاهش یافته و احتمال برگشت قیمت به سمت پایین وجود دارد. مثال: در یک روند صعودی، پس از شکاف صعودی، بازار به سمت پایین برمیگردد و این شکاف خستگی است.
شکاف میکرو (Micro Gap): این نوع شکاف معمولاً در بازارهای با حجم کم و نوسانات کوچک رخ میدهد. این شکافها معمولاً کوچک هستند و ممکن است نشاندهنده یک تغییر کوچک در قیمت یا حرکت موقت باشند.
چگونگی شناسایی شکافها:
شکاف شکست: زمانی که قیمت بهشدت از سطح قبلی خود عبور میکند و شمع جدید در جهتی مخالف بسته میشود، احتمالاً یک شکاف شکست رخ داده است. در این صورت، شمع روندی که شکل میگیرد، میتواند نشاندهنده این شکاف باشد. در شکست نزولی، اگر قیمت از پایینتر از سطح قبلی عبور کند، شکاف شکست نزولی شکل میگیرد.
شکاف اندازهگیری: پس از یک شکاف شکست، میتوانید انتظار داشته باشید که بازار به اندازه مشابه شکاف حرکت کند، که در واقع شکاف اندازهگیری است.
شکاف خستگی: این شکاف در انتهای یک روند طولانی و قوی شکل میگیرد و نشاندهنده این است که روند در حال اتمام است.
نکته مهم: هر شمع روندی را میتوان شکاف در نظر گرفت: طبق تحلیلی که ارائه دادهاید، میتوان هر شمع روندی را مانند یک شکاف دید، زیرا هر دو نشاندهنده حرکت ناگهانی و تغییرات در روند بازار هستند. بهخصوص در مواقعی که شکاف در ابتدای یک روند شکل میگیرد، میتوان آن را بهعنوان یک شکاف شکست در نظر گرفت.
نتیجهگیری:
شکافها و شمعهای روندی ابزارهای مفیدی برای شناسایی تغییرات ناگهانی قیمت هستند. با توجه به موقعیت شکاف و نوع آن (شکاف شکست، اندازهگیری، خستگی یا میکرو)، میتوانیم پیشبینیهایی در مورد ادامه روند یا بازگشت قیمت داشته باشیم. بهطور کلی، شکافها و شمعهای روندی در کنار یکدیگر یک دیدگاه جامع برای تحلیل رفتار قیمت در بازارها فراهم میکنند.
شکافها چند نوع دارند؟
در چارت روزانه، انواع مختلفی از شکافها رو میتوانیم ببینیم:
- شکاف شکست: در ابتدای حرکت یک روند، وقتی شکست صعودی یا نزولی رخ میدهد.
- شکاف اندازهگیری: در اواسط حرکت روند، زمانی که شکاف در میانه روند شکل میگیرد.
- شکاف خستگی: در انتهای روند، مثلاً در یک روند صعودی، یک شکاف صعودی داریم که پس از آن، روند برگشت میکند به سمت پایین.
- شکاف میکرو: که در مورد این نوع شکاف به زودی بیشتر صحبت خواهم کرد.
اگر شکست صعودی داشته باشیم، شمع روندی شکل میگیرد و احتمالاً بالاتر از سقف شمع قبلی بسته میشود. اگر کفی شمع بعدی از شمع قبلی بالاتر باشد، آنگاه شکاف داریم. اغلب این نوع شکافها شکاف اندازهگیری هستند و چون در ابتدای حرکت صعودی رخ میدهند، این شکافها از نوع شکست هستند.
اگر شکست نزولی داشته باشیم و شمع روندی پایینتر از شمع قبلی بسته شود، و اگر سقف شمع بعد از آن پایینتر از کف شمع قبلی باشد، آن وقت شکاف کوچکی داریم که همان شکاف شکست است و معمولاً بهعنوان شکاف اندازهگیری عمل میکند.
شکاف صعودی از نوع اندازهگیری:
فرض کنید یک شمع صعودی از نوع روندی داریم که در اواسط روند شکل میگیرد. مثلاً بعد از اینکه روند به اندازه ۱۰ تا ۳۰ شمع ادامه پیدا کرده، این شمع شکل میگیرد. شما به این شمع صعودی نگاه میکنید و متوجه میشوید که سقف شمع قبلی پایینتر از کف شمع بعد از آن است. پس شکاف داریم. این شمع روندی همان شکاف است. بعد از این شکاف ممکن است صعود بزرگی داشته باشیم و این شمع روندی در وسط یک روند صعودی بزرگ شکل گرفته باشد.
شکاف نزولی از نوع اندازهگیری:
اگر روند نزولی داشته باشیم و بعد شمع نزولی از نوع روندی شکل بگیرد و کف شمع قبل از آن بالاتر از سقف شمع بعد از آن باشد، آنگاه این شمع روندی همان شکاف است. این نوع شکاف میتواند شکاف اندازهگیری باشد و در وسط روند نزولی شکل بگیرد. پس حرکت نزولی ادامه خواهد داشت.
در این مثالها، شکافها و شمعهای روندی بهطور دقیق توضیح داده شدهاند و نحوه تعامل آنها با یکدیگر نشان داده میشود. با این توضیحات میتوانیم بهتر درک کنیم که هر شمع روندی در بازار چه معنایی دارد و چگونه میتوانیم از آنها در تحلیلهای تکنیکال استفاده کنیم.
در اینجا یک روند نزولی داریم که به اندازه ۲۰ یا ۳۰ شمع ادامه پیدا کرده است. سپس یک شمع نزولی از نوع روندی شکل میگیرد. در اینجا یک شکست جدید داریم. حالا به کف شمع بعدی و سقف شمع قبلی نگاه کنید. بین این دو قیمت، یک مستطیل قرمز رسم شده که نشاندهنده شکاف بین این دو قیمت است. پس این شمع روندی همان شکاف است و ممکن است شکاف اندازهگیری باشد. حالا از ابتدای روند تا نیمه شمع روندی را اندازهگیری میکنیم و سپس این فاصله اندازهگیری شده را در زیر شمع روندی قرار میدهیم. در اینجا، روند به پایان رسیده است و برخی از معاملهگران به دنبال سودگیری هستند، در حالی که برخی دیگر به دنبال الگوهای برگشتی میباشند.
شکاف خستگی در روند صعودی:
فرض کنید یک روند نزولی داریم که به اندازه ده شمع پیشرفته است و حالا به سطح مقاومت رسیدهایم که محل مناسبی برای شکلگیری پولبک است. سپس در نزدیکی سطح مقاومت، یک شمع صعودی و بزرگ شکل میگیرد که در نزدیکی سایه بالایی بسته میشود. بعد از آن، در یک یا دو شمع بعدی، برگشت داریم. این شمع صعودی میتواند همان شکاف خستگی باشد. شکاف خستگی در روند صعودی به این صورت است که روند قبلی تمام میشود و حرکت برگشتی در پی آن شکل میگیرد.
شکاف خستگی در روند نزولی:
اگر روند نزولی داریم و این روند به سطح حمایت نزدیک میشود، سپس در نزدیکی سطح حمایت، یک شمع نزولی بزرگ شکل میگیرد که در نزدیکی سایه پایینی بسته میشود. بعد از این شمع نزولی، روند در یک یا دو شمع بعدی برمیگردد. این شمع نزولی بزرگ همان کلایمکس فروش و شکاف خستگی است.
با این توضیحات، میتوانیم بهتر درک کنیم که چگونه شکافها در روندهای مختلف شکل میگیرند و چه نشانههایی از پایان یا برگشت روند میتوانند باشند.
در اینجا مثالی داریم:
یک روند نزولی داریم که برای مدت زیادی ادامه یافته است. سپس یک شمع نزولی دیگر از نوع روندی شکل میگیرد. این شمع سایه پایینی ندارد و پایینتر از کف شمع قبلی بسته شده است. ما در ناحیه حمایتی قرار داریم و دقیقاً به مقدار اندازهگیری شده (خط قرمز) رسیدهایم. در اینجا یک شکست جدید رخ میدهد و معاملهگران ممکن است به این فکر کنند که آیا این شکست، شکاف خستگی است؟
به عبارت دیگر، آنها به دنبال این هستند که شمع بعدی از سقف شمع قبلی بالاتر برود و شکاف بسته شود که در اینجا چنین اتفاقی افتاده است. همچنین، در ناحیه حمایت، خط روند داریم که ممکن است منجر به ورود به کانال نزولی شود، زیرا همچنان در زیر روند نزولی قرار داریم. به علاوه، دقیقا به مقدار اندازهگیری شده رسیدیم و در این ناحیه پرچم نهایی هم مشاهده میشود که پس از کلایمکس فروش شکل گرفته است. چندین کلایمکس فروش به صورت متوالی در اینجا و اینجا مشاهده میشود. باید به خاطر داشته باشید که هر شمع روندی همان کلایمکس فروش است. بنابراین، در اینجا و اینجا هم شاهد کلایمکس فروش هستیم. وقتی چندین کلایمکس فروش به صورت متوالی شکل میگیرد، باید منتظر پایان روند و برگشت آن باشیم.
شکاف معمولی چیست؟
هر شمع روندی نشاندهنده یک شکاف است و هر روند شامل تعداد زیادی شمع روندی است. بنابراین، شکاف معمولی بسیار رایج است و قدرت پیشبینی زیادی ندارد. این نوع شکاف در دامنه معاملاتی خیلی رایج است. در دامنه معاملاتی، شمعهای روندی زیادی شکل میگیرند که بعد از آنها هیچ اتفاق مهمی نمیافتد و روند به همان صورت ادامه پیدا میکند.
این توضیحات به شما کمک میکند تا درک بهتری از شکافها و نحوه شکلگیری آنها در بازار پیدا کنید و متوجه شوید که چگونه باید به آنها در تحلیلهای خود توجه کنید.
درست است، هر شمع روندی نشاندهنده شکاف است. زمانی که کف شمع بعد از آن بالاتر از سقف شمع قبلی قرار گیرد، این میتواند نشاندهنده تمایل بازار به ادامه حرکت در جهت روند باشد. در این حالت، احتمال اینکه روند ادامه یابد بیشتر است. این اتفاق معمولاً زمانی رخ میدهد که بازار در حال حرکت به سمت یک جهت خاص است و شمعهای جدید همچنان حاکی از قدرت آن حرکت میباشند.
اما زمانی که بازار در دامنه معاملاتی قرار دارد، شکافهای نزولی و صعودی معمولاً بیمعنی هستند. اکثر این شکافها به نتیجه نمیرسند و بعد از آن شاهد اصلاح یا برگشت بازار خواهیم بود.
شکاف میکرو چیست؟
شکاف میکرو معمولاً به شکافهای کوچکی اطلاق میشود که در تحلیلهای معمولی به راحتی نادیده گرفته میشوند. این شکافها زمانی اتفاق میافتند که شمع قبل و بعد از آن هیچگونه همپوشانی نداشته باشند. در این حالت، این شکافها اغلب نشاندهنده این هستند که روند ادامه خواهد یافت.
در واقع، در یک شکاف میکرو، قیمت در مرحلهای بسیار کوتاه از یک محدوده تغییر میکند و هیچگونه تداخل معناداری بین شمعها وجود ندارد. این نوع شکافها معمولاً کوچک و سریع هستند و ممکن است به نتیجهای بزرگتر یا ادامه روند منجر شوند.
مثالهایی از شکاف میکرو:
فرض کنید در یک روند صعودی، پس از یک شمع روندی بزرگ، شمع بعدی تشکیل میشود که سقف آن بالاتر از سقف شمع قبلی است و کف آن پایینتر از کف شمع قبلی. اگر این شکافها به سرعت ایجاد شوند و هیچگونه همپوشانی بین شمعها وجود نداشته باشد، میتوان گفت که این یک شکاف میکرو است و احتمالاً روند ادامه خواهد یافت.
در این تحلیلها، شما میتوانید این شکافها را به عنوان نشانههایی از تداوم روند در نظر بگیرید، به ویژه وقتی که در دامنه معاملاتی یا در روندهایی با قدرت حرکت مشاهده شوند.
در اینجا یک سری مفاهیم کلیدی در مورد شکافها و شمعهای روندی بررسی میشود که به شما کمک میکند روند بازار را تحلیل کنید.
- شکاف میکرو و ادامه روند: وقتی یک شمع نزولی از نوع روندی تشکیل میشود و شما کف شمع قبل از آن را به عنوان مقاومت در نظر میگیرید، اگر قیمت بعد از آن از سطح مقاومت بالاتر نرود، این یک شکاف میکرو است. شکاف میکرو نشاندهنده این است که روند ادامه خواهد یافت و معمولاً به معنی این است که قیمت همچنان به حرکت خود ادامه خواهد داد.
- شکست صعودی و پولبک: در این حالت، اگر پولبک از سقف شمع قبلی بالاتر باشد، این میتواند نشاندهنده ادامه حرکت صعودی باشد. یعنی شکست صعودی که از یک پولبک شکل گرفته، احتمالاً با شکاف میکرو در ادامه روند باعث میشود که حرکت صعودی ادامه یابد.
- شکست نزولی و شکاف بزرگ: زمانی که در یک روند نزولی، بین کف شمع قبلی و سقف شمع بعدی شکاف بزرگی شکل میگیرد، این نشاندهنده این است که احتمالاً روند نزولی ادامه خواهد یافت. این نوع شکاف میتواند به عنوان یک سیگنال قوی برای ادامه حرکت نزولی تلقی شود.
- شکاف میکرو و ادامه حرکت نزولی: مشابه به مثال بالا، اگر یک شمع نزولی از نوع روندی داشته باشیم و سقف شمع بعدی پایینتر از کف شمع قبلی قرار بگیرد، شکاف میکرو ایجاد شده به احتمال زیاد نشاندهنده ادامه حرکت نزولی است. در اینجا هم، حرکت نزولی ادامه خواهد یافت.
- تاثیر بسته شدن شکاف میکرو: اگر یک شکاف میکرو بسته شود، احتمالاً ادامه حرکت کمتر خواهد بود. بنابراین، اگر قیمت پس از شکاف میکرو بازگشت کند و شکاف بسته شود، نشاندهنده ضعیف شدن روند است و ممکن است حرکت ادامه نیابد.
نتیجهگیری:
اگر شکاف میکرو باز شود و در جهت روند اصلی حرکت کند، میتوان انتظار داشت که روند ادامه یابد. اما اگر این شکاف میکرو بسته شود، احتمال ادامه روند کاهش مییابد.
در اینجا به شکافهای میکرو و کلایمکسهای متوالی پرداخته شده است:
شکاف میکرو و بسته شدن آن:
شکاف میکرو نزولی: وقتی یک شکاف میکرو تشکیل میشود، یعنی بین کف شمع قبلی و سقف شمع بعدی یک شکاف وجود دارد، اما اگر شمع بعدی این شکاف را ببندد، احتمال ادامه حرکت کم خواهد شد. این یعنی وقتی شکاف میکرو بسته میشود، روند چندان قوی نخواهد بود و ممکن است به برگشت یا اصلاح برسد.
نشانه قدرت یا ضعف: اگر شکاف میکرو بسته نشود و حرکت به سمت شکاف ادامه یابد، این نشاندهنده قدرت روند است و احتمالاً روند به حرکت خود ادامه میدهد. اما در صورت بسته شدن این شکاف، روند ادامه نخواهد یافت و ممکن است اصلاحی رخ دهد.
کلایمکسهای متوالی:
- تعریف کلایمکس متوالی: هر شمع روندی یا مجموعهای از شمعهای روندی میتواند یک کلایمکس باشد. اگر چند کلایمکس متوالی بدون پولبک شکل بگیرد، این میتواند به معنای این باشد که روند به شدت پیش میرود، اما ممکن است در آینده دچار اصلاح شود.
- پیشبینی اصلاح: وقتی چندین کلایمکس پشت سر هم ایجاد میشود، باید انتظار یک اصلاح حداقل ۱۰ شمعی را داشته باشید. در این اصلاح، معمولاً باید حداقل دو گام وجود داشته باشد. هرچند ممکن است همیشه دقیقاً ۱۰ شمع اصلاحی نداشته باشیم، اما باید حداقل دو گام اصلاحی را مشاهده کنیم تا روند برگشت کند.
نتیجهگیری:
- شکاف میکرو زمانی که بسته نمیشود، نشاندهنده قدرت روند است، در حالی که اگر بسته شود، احتمال ادامه حرکت کاهش مییابد.
- در صورت مشاهده چندین کلایمکس متوالی، باید آماده باشید برای اصلاح بزرگ که معمولاً حداقل ۱۰ شمع و دو گام خواهد بود.
این چارتی است که قبلاً بررسی کردیم. هر کدوم از این مستطیلهای قرمز نشاندهنده کلایمکس فروش هستند که همان شمعهای روندی میباشند. ممکنه بگید که این روند خیلی سریع و بدون اصلاح پیش میره، اما وقتی اصلاح شروع بشه باید اینطور فکر کنید که اصلاح بزرگتر از چیزی است که بقیه فکر میکنن. یعنی اصلاح باید حداقل شامل ۱۰ شمع و دو گام باشه تا نشون بده که واقعاً روند داره تغییر میکنه.
این حرکت به شکل پارابولیک است. کفها را به هم وصل میکنیم و شیب به این صورت میشود. سپس سقفهای جدید را به هم وصل میکنیم و میبینیم که شیب بیشتر میشود. بعد از چند کلایمکس فروش، همچنان فشار خرید ادامه داره. احتمالاً اینجا پرچم نهایی داریم چون در انتهای روند هستیم. ستاپ L2 یک ستاپ خرید پرچم نهایی شکل گرفته که برگشت دو شمعی است. بعد از این برگشت، حداقل دو گام صعودی و ده شمع صعودی خواهیم داشت.
1. برگشت صعودی و اهداف آن
خب، وقتی یک برگشت صعودی قوی داریم، معمولاً هدف ما دو گام صعودی و ده شمع صعودی است. این یعنی:
- گام اول: یک حرکت صعودی شروع میشود.
- پولبک: بعد از حرکت صعودی، قیمت کمی برمیگردد.
- گام دوم: حرکت صعودی ادامه مییابد.
هدف:
حداقل دو گام و ده شمع صعودی خواهیم داشت. اما دقت کن که بعد از چندین کلایمکس فروش، گاهی این مقدار میتواند بیشتر از دو گام و ده شمع بشود.
2. کلایمکس چیست؟
کلایمکس یک شکست قوی در روند است که معمولاً دیر اتفاق میافتد. یعنی بعد از گذشت مدت زمان زیادی، مثلاً بعد از ۳۰ شمع.
مثال:
- یک روند صعودی داریم که حدود ۳۰ یا ۴۰ شمع طول کشیده است.
- بعد ناگهان یک شکست قوی در جهت صعودی اتفاق میافتد که قبلاً شبیهش رو نداشتیم. چه میشود؟
- این میتواند معاملهگران زیادی رو به خود جلب کند.
- خریداران که قبلاً خرید کردهاند، میبینند که این فرصت مناسبی برای سودگیری است.
- فروشندگان هم همینطور، این یک فرصت برای فروش در قیمتهای بالاتر است.
این وضعیت میتواند به پایان روند منجر شود.
3. پایان روند و اهمیت فروش
وقتی خریداران سود خوبی کردهاند، برای فروش اقدام میکنند، چون فکر میکنند قیمتها به زودی پایین میآید.
چرا؟
خریداران مطمئن هستند که یک پولبک بزرگ در راه است، یعنی قیمت باید اصلاح بزرگی داشته باشد که حداقل شامل ده شمع و دو گام نزولی باشد.
فروشندگان میدانند که پولبک بزرگی در راه است و بنابراین شروع به فروش میکنند چون میدانند که قیمتها باید پایینتر بیاید.
4. تحلیل یک شکست صعودی قوی
برای مثال، فرض کن یک روند صعودی داریم که به اندازه ۳۰ یا ۴۰ شمع طول کشیده، و بعد ناگهان یک شکست صعودی قوی رخ میدهد که بهترین شمع روندی است که تا الان شکل گرفته است. این شکست میتواند به معنی پایان روند صعودی باشد، به خصوص اگر شمعهای روندی خیلی قوی باشند و سایه بالایی نداشته باشند.
چرا مهم است؟
- وقتی این اتفاق میافتد، خریداران فکر میکنند که فرصت سودگیری به دست آمده است.
- پس کمکم تعداد خریداران کاهش پیدا میکند و بازار به سمت سطح حمایت کشیده میشود.
- فروشندگان هم میدانند که فرصت فروش در قیمتهای بالاست و شروع به فروش میکنند.
5. نکته کلیدی: احتمال اصلاح بزرگ
- وقتی روند به پایان میرسد، خریداران سود کرده و میفروشند.
- فروشندگان از این فرصت استفاده میکنند و بازار را به سمت پایین میبرند.
- معمولاً اصلاح بزرگی شکل میگیرد که حداقل ده شمع و دو گام نزولی خواهد داشت.
جمعبندی
- برگشت صعودی: همیشه حداقل دو گام صعودی و ده شمع داریم.
- کلایمکس: وقتی یک شکست قوی اتفاق میافتد، معمولاً روند به پایان میرسد.
- پولبک بزرگ: وقتی خریداران شروع به فروش میکنند، یعنی پولبک بزرگی در راه است که حداقل ده شمع و دو گام نزولی خواهد داشت.
اینطور که پیش میریم، میتوانیم به راحتی تحلیل کنیم که روند چه زمانی به پایان میرسد و چه زمانی احتمال برگشت داریم. خیلی وقتها، این شکستها و کلایمکسها هشدارهایی برای پایان یک روند هستند. همیشه به این نکات توجه کن تا تصمیمات بهتری بگیریم!
روند صعودی خیلی قوی
در ابتدا، یک روند صعودی خیلی قوی داریم. یعنی قیمت به طور پیوسته در حال افزایش است و بازار خیلی قوی حرکت میکند.
ادامه روند و بهترین شمع صعودی
سپس، روند سعی میکند که به حرکت صعودی خودش ادامه دهد. اما بعد از ۳۰ یا ۴۰ شمع، یک بهترین شمع صعودی شکل میگیرد. این شمع خیلی قوی و بزرگ است و معمولاً توجه خیلی از معاملهگران رو جلب میکنه.
تحلیل شکست و انتظارات بازار
پس از این شمع بزرگ، ممکنه که یک شکست جدید رخ بده و روند ادامه پیدا کنه. اما بیشتر معاملهگران فکر میکنند که این میتواند پایان روند صعودی باشد.
خریداران که قبلاً در بازار خرید کردهاند، به دنبال سودگیری هستند و شروع به فروش میکنند.
فروشندگان هم فکر میکنند که روند صعودی تمام شده و باید فروش کنند. آنها منتظر اصلاحات بزرگتری هستند که حداقل شامل ده شمع و دو گام نزولی باشد.
اولین گام نزولی و اصلاح بازار
بعد از فروشها، بازار شروع به اصلاح میکند و اولین گام نزولی شکل میگیرد. اما این اصلاح هنوز خیلی عمیق نیست.
گام دوم و انتظار برای خرید
- بعد از اولین گام نزولی، شاید گام دوم هم شروع بشه.
- به نظر میرسد که این اصلاح هنوز به اندازه کافی عمیق نباشد، بنابراین خریداران میخواهند که بازار کمی بیشتر اصلاح کند و بعد از آن خرید کنند.
اندازه اصلاح و حرکت نزولی
در نهایت، بازار به اندازه ۲۰ یا ۳۰ شمع نزولی میشود. این اصلاح باعث میشود که خریداران منتظر باشند تا بازار بیشتر پایین بیاید و بعد دوباره فرصت خرید پیدا کنند.
نتیجهگیری
در این مثال، ما شاهد یک روند صعودی قوی هستیم که بعد از یک شمع بسیار قوی، معاملهگران به اشتباه فکر میکنند روند تمام شده و شروع به فروش میکنند. اصلاح بازار هم رخ میدهد و قیمت نزول میکند. این اصلاح ممکن است تنها یک گام باشد، اما خریداران همچنان منتظرند که بازار پایینتر برود تا بتوانند دوباره خرید کنند.
به طور کلی، در این نوع بازارها، باید منتظر باشیم تا روند صعودی دوباره با یک اصلاح منطقی همراه شود تا فرصتهای خرید جدید ایجاد شود.
بیایید این مثال رو هم به طور ساده و گام به گام بررسی کنیم تا مفهومش روشن بشه:
1. روند صعودی و دامنه معاملاتی
در ابتدا، یک روند صعودی داریم که به طور مداوم قیمت رو بالا میبره. پس از مدتی، یک دامنه معاملاتی شکل میگیره که یعنی قیمت در یک محدوده خاص نوسان میکنه و نتونسته از اون محدوده عبور کنه.
2. شکسته شدن خط روند و میانگین متحرک
سپس، خط روند (که نشاندهنده جهت کلی حرکت قیمت است) شکسته میشود. این معمولاً نشانهای از تغییر روند است. همچنین، میانگین متحرک هم به سمت پایین شکسته میشود که نشان میدهد بازار به احتمال زیاد وارد اصلاح یا روند نزولی خواهد شد.
3. ادامه روند صعودی و کلایمکس خرید
پس از این شکستها، بازار هنوز یک روند صعودی ادامه میدهد. اما در انتهای این روند، یک شمع سعودی بزرگ شکل میگیره که به عنوان کلایمکس خرید شناخته میشود. این شمع به طور معمول به دلیل افزایش زیادی در قیمتها و ورود حجم زیادی از خریداران شکل میگیره.
4. شمع قبل از شمع روندی
حالا، به شمع قبلی (شمعی که قبل از شمع روندی بزرگ داریم) نگاه میکنیم. اگر قیمت شمعهای بعدی پایینتر از کف این شمع بسته بشه، نشاندهندهی شکاف خستگی است. این به این معنی است که حرکت صعودی در حال تمام شدن است و به احتمال زیاد بازار وارد اصلاح یا برگشت خواهد شد.
5. برگشت روند ماژور با سقف بالاتر
در اینجا، شاهد یک برگشت روند ماژور هستیم که سقفهای بالاتری ایجاد کرده است. این یعنی پس از یک روند صعودی، قیمت دوباره به سمت بالا حرکت میکند و سقفهای جدیدی ثبت میشود.
6. دومین نقطه فروش
در این مرحله، یک دومین نقطه فروش ایجاد میشود. این نشانهای از پایان روند صعودی و شروع اصلاحات است. وقتی خریداران سود خود را میگیرند، این میتواند به نزول قیمتها و ادامه روند نزولی منجر شود.
نتیجهگیری
در این مثال، روند صعودی به یک دامنه معاملاتی وارد میشود که در نهایت شکسته میشود. پس از شکسته شدن خط روند و میانگین متحرک، روند صعودی ادامه پیدا میکند و در انتهای آن یک شمع سعودی بزرگ (کلایمکس خرید) شکل میگیرد. اگر شمعهای بعدی پایینتر از کف شمع قبل بسته شوند، این یک شکاف خستگی است که نشاندهنده برگشت روند است. در نهایت، یک برگشت روند ماژور با سقفهای بالاتر و دومین نقطه فروش ایجاد میشود که احتمالاً به پایان روند صعودی منجر میشود.
این الگوها میتونن به ما کمک کنن که نقاط ورود و خروج رو به خوبی شناسایی کنیم. مهم اینه که همیشه به نشانههای برگشت روند توجه کنیم و منتظر سیگنالهای معتبر باشیم تا بهترین تصمیمات رو بگیریم.
روند نزولی و کلایمکسهای فروش
در ابتدا، یک روند نزولی داریم که قیمتها به طور پیوسته پایین میآید. در این روند، چندین کلایمکس فروش شکل میگیره که با مستطیلهای قرمز نشان داده شدهاند. این کلایمکسها معمولاً نشوندهندهی نقاطی هستند که فروشندگان به شدت وارد بازار میشوند و حجم زیادی از معاملات فروش انجام میدهند.
بهترین شمع نزولی (مستطیل قرمز چهارم)
در اینجا، بهترین شمع نزولی در طی این روند شکل میگیره که در مستطیل قرمز چهارم قرار داره. این شمع به طور معمول یکی از قویترین شمعهای نزولی است و میتواند علامتی از پایان قریبالوقوع روند نزولی باشه.
تفکر معاملهگران بعد از بهترین شمع نزولی
معاملهگران ممکنه بعد از دیدن این شمع نزولی فکر کنند که این پایان روند نزولی است. بنابراین، احتمالاً تصمیم میگیرند که در این نقطه سود بگیرند و وارد فروش بشن. همینطور ممکنه معاملهگران برای جلوگیری از ضرر بیشتر و به امید اصلاح بازار، شروع به فروش کنند.
اسپایک نزولی بزرگ
بعد از این شمع، ممکنه یک اسپایک نزولی بزرگ شکل بگیره. این یعنی قیمت به طور ناگهانی و شدید پایین میاد. در این حالت، معاملهگران منتظر یک برگشت نزولی هستند، اما چون بازار خیلی سریع حرکت کرده، ایست رو در زیر این اسپایک قرار میدهند.
اندازهگیری حرکت نزولی و تعیین نقطه ورود
برای اینکه وارد بازار بشیم، از اندازهگیری حرکت نزولی استفاده میکنیم. یعنی از این نقطه (مستطیل قرمز چهارم) تا پایینترین نقطه اسپایک نزولی اندازه میگیریم. بعد از اندازهگیری، نقطه ضرر رو در پایینتر از اسپایک قرار میدهیم و نقطه ورود رو کمی بالاتر از آن میگذاریم. این روش به ما کمک میکنه که نقطه ورود بهتری پیدا کنیم و از ریسک کمتری برخوردار باشیم.
فروشندگان و استراتژی سودگیری
در اینجا، فروشندگان سود میگیرند. این فروشندگان نمیخواهند که در نقطه فعلی خرید کنند و در اینجا بفروشند. بلکه آنها صبر میکنند که شمعهای بیشتری شکل بگیره و سپس فروش خود را انجام دهند. به همین دلیل، بازار تا زمانی که شمعهای کافی شکل نگیرد، حرکت صعودی نمیکند.
حرکت صعودی بعد از چندین کلایمکس فروش
در نهایت، زمانی که چندین کلایمکس فروش با اصلاح کم شکل میگیره، بازار به احتمال زیاد به یک حرکت صعودی بزرگ وارد میشود. این حرکت صعودی معمولاً به دلیل سودگیری فروشندگان و عدم تمایل آنها به فروش در قیمت پایینتر اتفاق میافتد.
نتیجهگیری
وقتی در روند نزولی چندین کلایمکس فروش با اصلاحات کم شکل بگیره، احتمالاً به دنبال حرکت صعودی بزرگ خواهیم بود.
معاملهگران معمولاً بعد از یک اسپایک نزولی بزرگ و شمعهای روندی قوی تصمیم میگیرند که سود بگیرند.
با اندازهگیری حرکت نزولی و تعیین دقیق نقطه ورود و نقطه ضرر، میتوانیم بهتر وارد بازار شویم و از ریسک کمتری برخوردار باشیم.
اینطور با این اصول میتوانیم به راحتی روندها رو شناسایی کنیم و تصمیمات بهتری برای معاملات خود بگیریم. مهم اینه که همیشه صبر کنیم و منتظر سیگنالهای درست باشیم.
بیایید این مثال رو با دقت بیشتری بررسی کنیم و بخش به بخش توضیح بدیم:
1. چند سری کلایمکس خرید پشت سر هم: در ابتدا، چندین کلایمکس خرید داریم که پشت سر هم در روند صعودی شکل میگیرند و با مستطیلهای قرمز مشخص شدهاند. این به این معنیه که در این نقاط خریداران به شدت وارد بازار شدهاند و این ممکنه نشونهی افزایش فشار خرید باشه.
2. دو شمع صعودی بزرگ (مستطیل قرمز چهارم): سپس، دو شمع صعودی بزرگ داریم که هیچ سایه بالایی ندارند. این شمعها نشون میدهند که بازار در حال رشد قوی است، اما بدون مقاومت در سمت بالا. این وضعیت معمولاً نشاندهنده قدرت خرید و ادامهی روند صعودی است.
3. احتمال شکسته شدن و ادامه روند صعودی: ممکنه بگید که این شمعها نشون میدهند که روند صعودی ادامه خواهد یافت و احتمالاً بازار شکسته خواهد شد و به سمت بالا حرکت میکند. این حالت زمانی رخ میده که فشار خرید خیلی زیاد باشه و به نظر میاد که روند صعودی قویتر خواهد شد.
4. احتمال خستگی بازار و پایان روند صعودی: اما از طرف دیگر، این حرکت ممکنه نشوندهندهی خستگی بازار باشه. وقتی که این شمعهای بزرگ شکل میگیرند، ممکنه خریداران به این فکر بیافتند که این پایان روند صعودی است. به همین دلیل شروع به سودگیری میکنند و فروش میکنند. تا زمانی که بازار حداقل به اندازه ده شمع و دو گام نزولی حرکت نکنه، خریداران وارد خرید مجدد نخواهند شد.
5. فروشندگان در انتظار حرکت نزولی: از طرف دیگر، فروشندگان در این قیمتهای پایانی شروع به فروش میکنند. آنها پیشبینی میکنند که این نقطه پایان روند صعودی باشد و منتظر حرکت نزولی هستند. این حرکت نزولی ممکنه تا کف اسپایک پایین بیاد.
6. نوسان بازار پایینتر از کف اسپایک: معمولاً بعد از این حرکت نزولی، بازار در نزدیکی کف اسپایک نوسان میکند. چرا؟ چون در این ناحیه معمولاً خریداران وجود دارند که برای خرید وارد بازار میشوند و همچنین فروشندگان هم به فکر فروش هستند. بنابراین بازار در این منطقه نوسان میکند.
7. برگشت به روند ماژور: در اینجا، یک برگشت به روند ماژور داریم. این به این معنیه که بازار سقف بالاتری از قبل شکل میدهد. روند صعودی ادامه داشت، اما سپس خط روند شکسته شده و میانگین متحرک نیز به سمت پایین تست شده است.
8. شمع برگشتی و پایان حرکت صعودی: بعد از این تغییرات، شمعی که شکل میگیره یک شمع برگشتی است که در انتهای روند صعودی مشاهده میشود. در این شمعها، هیچ خریداری وجود ندارد. خریداران که قبلاً در بالا وارد بازار شدهاند، سود میگیرند و میفروشند. از طرف دیگر، فروشندگان در این قیمتها شروع به فروش میکنند.
نتیجهگیری
- وقتی چند سری کلایمکس خرید پشت سر هم شکل میگیره، نشانهای از فشار خرید قوی در بازار است.
- شمعهای صعودی بزرگ بدون سایه بالایی نشانهای از قدرت خرید و احتمال ادامه روند صعودی هستند.
- اما این روند میتواند به دلیل خستگی بازار به پایان برسد و فروشندگان به سودگیری بپردازند.
- فروشندگان در این نقطه احتمالاً منتظر حرکت نزولی هستند که حداقل تا کف اسپایک پیش برود.
- برگشت به روند ماژور و شمع برگشتی نیز ممکن است نشانهای از پایان روند صعودی باشد.
این نکات میتوانند به شما کمک کنند تا درک بهتری از روندهای بازار داشته باشید و بهطور مؤثرتری وارد معاملات شوید. مهم اینه که همیشه به نقاط برگشت توجه کنید و از سیگنالهای روند برای تصمیمگیری استفاده کنید.
بسیار خوب، بیایید این مثال رو گام به گام و با جزئیات بررسی کنیم:
1. روند نزولی و چند سری کلایمکس فروش
در ابتدا، یک روند نزولی داریم که در آن چندین کلایمکس فروش پشت سر هم شکل میگیرد. هر شمع روندی که در این ناحیه داریم، نشاندهندهی یک کلایمکس فروش است. اینها نشاندهنده نقاطی هستند که فشار فروش زیاد شده و بازار به سمت پایین حرکت کرده.
2. شکلگیری پولبک دو گام
پس از این روند نزولی و کلایمکسهای فروش، یک پولبک شکل میگیرد. این پولبک دارای دو گام است، که به معنی اصلاح بازار برای مدت کوتاهی است. در واقع، بعد از هر حرکت نزولی قوی، بازار به طور موقت به سمت بالا برمیگردد که این اصلاح میتواند فرصتی برای خریداران و فروشندگان باشد.
3. شکست نزولی قوی و بزرگترین شمع نزولی
پس از این پولبک، یک شکست نزولی خیلی قوی رخ میدهد که بزرگترین شمع نزولی در طی این روند است. این شمع به عنوان یک زنگ خطر عمل میکند. یعنی حرکت نزولی قویتر از همیشه شده و این باعث میشود که معاملهگران شروع به ارزیابی بازار و تصمیمگیری برای ورود به معاملات کنند.
4. فروشندگان به این شمع به عنوان یک "هدیه" نگاه میکنند
فروشندگان این شمع را یک هدیه میبینند، زیرا این حرکت نزولی به آنها فرصت میدهد تا سودگیری کنند. آنها فکر میکنند که بازار به سمت پایین ادامه خواهد یافت، پس در این قیمتها فروش میکنند.
5. خریداران به دنبال فرصت خرید
از طرف دیگر، خریداران این شمع را به عنوان یک فرصت برای خرید میبینند. آنها معتقدند که بازار برای مدت کوتاهی به سمت پایین خواهد رفت و سپس دوباره صعود خواهد کرد. آنها اینگونه فکر میکنند که فروشندگان در اینجا اقدام به فروش کردهاند، پس قیمت به زودی پایین خواهد آمد و آنها میتوانند وارد بازار شوند.
6. اسکلپ و نگهداشتن برای چند شمع
خریداران در این مرحله، به طور موقت و برای اسکلپ وارد بازار میشوند. آنها فکر میکنند که در این نقطه بازار برای مدت کوتاهی به سمت پایین حرکت کرده و سپس به سمت بالا باز خواهد گشت. خریداران معمولاً فقط برای چند شمع به خرید خود ادامه میدهند تا از این حرکت کوتاهمدت سود ببرند.
نتیجهگیری
- کلایمکسهای فروش و شمعهای روندی نشاندهنده فشار فروش در بازار هستند.
- پولبک دو گام فرصتی برای اصلاح کوتاهمدت است که به خریداران و فروشندگان اجازه میدهد تا تصمیمگیری کنند.
- شکست نزولی قوی و شمع بزرگ نزولی نشاندهنده تغییرات جدی در روند است و میتواند فرصتی برای فروشندگان باشد که به دنبال سودگیری هستند.
- خریداران این شمعها را فرصتی برای اسکلپ میبینند و ممکن است وارد بازار شوند و برای مدت کوتاهی خرید کنند.
این نکات به شما کمک میکند که درک بهتری از حرکتهای بازار پیدا کنید و بر اساس تحلیل دقیقتری وارد معاملات شوید. مهم است که همیشه به تغییرات بزرگ در روند دقت کنید و ببینید که هر حرکت میتواند چه فرصتی برای معاملهگران فراهم کند.
آنچه در جلسه بعد خواهید خواند:
قسمت پانزدهم - انواع روند (Trend Types)
به دنیای پرایس اکشن خوش آمدید؛ جایی که هر روند، مسیری پرچالش برای کشف فرصتهای معاملاتی پنهان است.
در جلسه پانزدهم از دوره کاربردی معاملهگری پرایس اکشن استاد البروکس، که با دقت و مسئولیتپذیری توسط تیم ایران سیفپل ترجمه و تدوین شده، وارد یکی از اساسیترین و در عین حال فریبندهترین مفاهیم بازار میشویم: روندها و چالشهای معامله در روندهای قوی.
ایران سیفپل، به عنوان نماینده رسمی کیف پولهای سختافزاری SafePal در ایران و کویت، نهتنها حافظ امنیت سرمایه دیجیتال شماست، بلکه با راهاندازی واحد آموزش حرفهای، پلی مطمئن برای ورود به دنیای معاملهگری آگاهانه فراهم کرده است.
در جلسه پانزدهم، با سرفصلهای زیر آشنا خواهید شد:
چرا روندهای قوی با وجود سودآوری بالا، برای معاملهگران تازهکار ترسناک هستند
چگونه رفتار اشتباه در انتظار پولبکها، باعث از دست رفتن فرصتهای طلایی میشود
چه زمانی معاملهگران فریب "کلایمکس" را میخورند و در خلاف جهت روند وارد میشوند
چرا بیشتر تلاشها برای گرفتن سقف یا کف در روندهای پرقدرت به شکست منتهی میشود
و چگونه میتوان با درک ساختار روند، تصمیمات دقیقتر و سودآورتری گرفت
اگر میخواهید از دامهایی که مبتدیها را در روندهای قوی گرفتار میکند دوری کنید، جلسه پانزدهم را از دست ندهید.
امیدواریم از این قسمت لذت برده باشید.
حالا که دوره بینظیر پرایس اکشن استاد البروکس رو پشت سر گذاشتید و با ابزارهایی مثل تحلیل کانالها و دامنههای معاملاتی مسلح شدید، وقتشه یه قدم بزرگتر بردارید: امنیت داراییهاتون!
همونطور که البروکس بهمون یاد داد چطور با دقت و استراتژی بازار رو رام کنیم و سودهای ارزشمند به دست بیاریم، حفظ این سودها هم نیاز به یه استراتژی هوشمندانه داره.
اینجا دقیقاً جاییه که ایران سیفپل وارد میشه دروازهای به امنیت و دانش در دنیای دیجیتال. واحد آموزش ایران سیفپل، که این دوره فوقالعاده رو بهصورت رایگان در اختیارتون گذاشته، با بیش از ۲۰۰ مقاله تخصصی و محتوای بهروز، مثل یه مربی دلسوز کنار شماست تا نهتنها معاملهگر بهتری بشید، بلکه داراییهاتون رو هم مثل یه گنج واقعی محافظت کنید.
اگه از این دوره لذت بردید و تشنه یادگیری بیشتر هستید، یه پیشنهاد طلایی براتون داریم: مقاله جذاب "چرا و چه کیف پول سختافزاری بخریم؟" توی سایت ایران سیفپل (اینجا کلیک کنید). این مقاله مثل یه نقشه راه عمل میکنه برای کسایی که میخوان سودهای معاملاتیشون رو از گزند تهدیدات دیجیتال در امان نگه دارن.
با زبانی ساده و گیرا توضیح میده که چرا یه معاملهگر حرفهای به کیف پول سختافزاری مثل SafePal S1 یا کیف پول سخت افزاری Safepal S1 Pro 2025 نیاز داره مخصوصاً ما ایرانیها که با چالش تحریمها روبهرو هستیم. توی این مقاله میخونید که چه برندی (سیفپل، لجر یا ترزور) برای نیازهای شما مناسبه، اگه دستگاهتون گم بشه یا خراب بشه چی میشه، و چطور میتونید با خیال راحت داراییهاتون رو بازیابی کنید. از تاریخچه کیف پولهای دیجیتال گرفته تا نکات امنیتی پیشرفته، این مقاله یه راهنمای کامله که بهتون یاد میده چطور مثل یه حرفهای هم معامله کنید و هم سرمایهتون رو ایمن نگه دارید.
دقیقاً مثل پرایس اکشن که ریسک بازار رو مدیریت میکنه، این مقاله بهتون نشون میده چطور ریسک از دست دادن داراییتون رو به صفر برسونید. حتماً به سایت ایران سیفپل سر بزنید و این گنجینه دانش رو از دست ندید موفقیتتون توی بازارهای مالی با امنیت کامل تکمیل میشه!
چرا ایران سیفپل؟
ایران سیفپل فقط یه اسم نیست؛ یه تعهد به شماست. بهعنوان اولین و تنها نماینده رسمی کیفپولهای سختافزاری سیفپل توی ایران و کویت، با تیمی از متخصصین بلاکچین و امنیت دیجیتال، داراییهاتون رو با محصولاتی مثل سیفپل و خدمات پس از فروش مادامالعمر تضمین میکنه. واحد آموزشش هم که شاهکاریه از دوره رایگان البروکس گرفته تا مشاوره تخصصی برای بازیابی داراییها، همهچیز برای موفقیت شما آمادهست. از ۱۳۹۹ که با ایدهپردازی احسان کرمی شروع کرد تا امروز که توی کشورهای فارسیزبان یه مرجع قابل اعتماده، ایران سیفپل همراه شماست تا توی این سفر پرهیجان، هم دانشتون رو بالا ببرید و هم خیالتون از داراییهاتون راحت باشه.
دیدگاهها (0)